توضیحات
ناگهان در ۱۶ دسامبر سال ۱۹۴۴، ورق جنگ در اروپا برمیگردد.
ارتش سرسخت آلمان مخفیانه نیروی عظیمی را فراهم آورده است.
آنها از جنگلهای بلژیک لوکزامبورگ عبور میکنند و با مشتی آهنین به نیروهای متفقین برخورد میکنند.
در میانه ی یکی از سردترین زمستانهای تاریخ، خط مقدم در حال سقوط است.
تورم بزرگی که در خطوط متفقین بوجود می آید نام جنگ را مشخص میکند.
رسته ی هوایی ۱۰۱ و سربازان لشکر زرهی دهم پتون با عجله سعی در توقف قتل عام دارند.
در شهر بستونی، آلمانها آمریکایی ها را محاصره کرده اند و کم کم حلقه را تنگ تر میکنند.
به نظر میرسد کسی قادر به نجات آنها نیست تا اینکه آمریکاییها تهاجمی ترین جنگنجوی خود- جورج اس.
پتون- را میفرستند تا حمله ی دشمن را با بهترین ماشینی که در زرادخانه اش دارد پاسخ دهد، تانک شرمن ام۴ انسان جورج اس.
پتون در ۱۱ نوامبر سال ۱۸۸۵، در خانواده ای با میراث غنی نظامی به دنیا آمد.
او در شرایطی ممتاز رشد میکند و حافظه ای بینظیر دارد.
جورج از وست پوینت فارغ التحصیل میشود و به سواره نظام میپیوندد.
مهارتهای شمشیربازی و اسب سواری پتون او را عضو گروه پنجگانه ی مدرن آمریکا در المپیک استکهلم سوئد میکند.
در جنگ جهانی اول او فرماندهی اولین جنگ آمریکاییهاست که در آن از تانک استفاده میکنند.
بعد از آن در جنگ جهانی دوم او اولین تهاجم گسترده ی آمریکاییها را در شمال آفریقا رهبری میکند.
موفقیتش او را تبدیل فرماندهی مورد علاقه ی رهبران نیروهای متفقین میکند تا اینکه وی سیلیای به سربازی که دچار خستگی جنگی شده بود میزند.
تصویر او تیره میشود و حالا مجبور است در روز اول تهاجم فرانسه شرکت نکند.
ولی تا دسامبر ۱۹۴۴ او تنها مردی است که برای پیروزی در نبرد بالج و لحظه ی سرنوشت ساز آماده است.
زمان آدولف هیتلر نقشه اش را در اختفای کامل ریخته است.
او نیروی جدیدی از سربازها را تعلیم داده و مخفیانه آنها را به جنگلهای متراکم ناحیه ی آردن در بلژیک فرستاده است.
آنها منطقه را زیر آتش مسلسل های خود میگیرند و با تانکهای عظیم الجثه ی خود به جلو میروند.
نیروهایی از متفقین که در تله ی هیتلر افتاده اند به کمک احتیاج دارند.
در ۲۲ دسامبر خدمه ی تانک شرمن ژنرال پتون از گردان زرهی ۳۷ سعی میکنند از میان برف سنگین و یخ خود را به رسته ی هوایی ۱۰۱ که در شهر بستونی در بلژیک تحت محاصره هستند، برسانند.
تانکهای شرمن باید راه خود را از میان اسلحه های ضد تانک باز کنند و شکافی در پیاده نظام آلمانها ایجاد کنند تا بتوانند به مردان در محاصره برسند.
در ۲۶ دسامبر سال ۱۹۴۴ نایب سرهنگ آبرامز و گردان زرهی ۳۷ ضربه ی نهایی موفقیت آمیزی وارد میکنند و شهر بستونی را نجات میدهند.
مهارت پتون در تدابیر جنگی و قدرت بینظیر تانکهای ام۴ در کنار یکدیگرمنجر به موفقیت میشوند و راه را برای نسل جدید ماشینهای زرهی امروزی هموار میکنند.
این جریان مثال دیگری است از ترکیب سرنوشت ساز انسان، زمان و ماشین.
ماشین تانک شرمن ام۴.
نام این تانک را از روی نام فرماندهی افسانه ای سواره نظام جنگ داخلی، ویلیام تکومسه شرمن انتخاب کردند.
ولی ام۴ در شروع جنگ جهانی دوم تانکی با طراحی جدید است.
خط تولید آن به سرعت در واکنش به قدرت شلیک خورد کننده ی تانکهای آلمان نازی، به راه میفتد.
نسلهای قدیمیتر این تانک، – تانک “لی” ام۳- قدرت چندانی ندارند و زرهشان نازک است.
ام۴ پوششی از فولاد به ضخامت ۸ سانتیمتر برای محافظت از ۵ خدمه ی خود دارد، راننده و توپچی جلویی در بدنه ی اصلی و فرمانده، توپچی و لودر در برجک.
تانک شرمن میتواند بیش از ۷۰ دور فشنگ ضد زره با قدرت انفجار بالا برای تفنگ اصلی در خود جای دهد.
ولی در برابر تانکهای پنزر نازی، تانکهای شرمن به شدت وضع نامساعدی دارند و شاید قدرت آتش و حفاظ لازم برای نجات یافتن را نداشته باشند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.