توضیحات
صبح روز ۱۲ آوریل سال ۱۹۴۵ با طلوع خورشید در خلوتگاه ییلاقی رئیس جمهور آمریکا آغاز شد.
همدم وی لیزی با او بود.
روز زیبای دیگری بود.
فرانک لین با سردردی خفیف و گردن درد ازخواب بیدار شد.
با وجود احساس خستگی روز ولت باید با مسئله ای دشوار و مشقت زائی روبرو شود.
او به لحظه ی مهمی در رویاروی روانی خود با استالین رهبر شوروی و متحد دوران نبرد خود رسیده بود.
روزولت با پایداری راهی را در پیش گرفته بود که به عقیده ی وی راه دستیابی به همکاری با استالین برای ساخت دنیایی بهتر بود.
او این مسئله را چنین بیان کرده بود : فکر کنم هر کاری که از دست من بربیاد را برای استالین انجام دهم و در ازای آن هیچ چیزی از او نخوام.
او هم به من کمک خواهد داد.
آیا رهبر شوروی به سخاوت روزولت پاسخ مثبت خواهد داد یا اینکه او حاکم ستمگری بود که قصد برپا کردن امپراطوری خودکامه ای داشت ؟ استقلال و آزادی ملل اروپا و آینده صدها میلیون انسان در خطر بود.
علی رضایی (مالک تایید شده) –
عالی