توضیحات
«دایانا» دوران کودکی و نوجوانی وحشتناکی داشته و همیشه مورد آزار و اذیت قرار میگرفته.
پس از ازدواج، شوهر او هم فرد زورگویی بوده که او را کتک میزده.
سرانجام وقتی او میتواند به همراه بچههایش به جای امنی برود، یک عمر آزار دیدن، به شکل عادت به جمعآوری و انبار اشیاء در خانه درمیآید.
حالا خانهی او پر از آشغال است و همه جا کثیف است.
هر نوع آشغالی در خانهی او پیدا میشود، از نایلون و کاغذهای دور «فست فوود» تا بطری خالی، کاغذ و مجله… خانهی او پر است از فضولات حیوانات مختلف.
فرزند بزرگتر او به محض اینکه وارد کالج شد، از خانهی او فرار کرد اما دختر جوانترش نمیتواند آنجا را ترک کند.
وضعیت خانه به حدی بد بوده که دستشویی و حمام قابل استفاده نبوده.
اتاق خواب دختر «دایانا» به حدی بد بوده که او در اتاق نشینمن روی یک تخت تاشو میخوابیده.
دوران دبیرستان دختر دایانا در شرایط بسیار وحشتناکی سپری شده…دایانا سالها تلاش کرده با این عادت بد خودش مبارزه کند اما موفق نشده.
سرانجام از او به خاطر وضعیت خانهاش شکایت شده و حالا شهرداری به او اولتیماتوم داده و اگر او خانه را تمیز نکند آنجا را پلمب خواهد کرد.
«دولورس» یک دلال سابق اشیاء عتیقه است که علاقهی او به اشیاء خاص و جالب سرانجام به عادت جمعآوری اشیاء و انبارکردن آن در خانه تبدیل شده.
دختر او معتقد است خانهی مادرش جای زندگی کردن نیست چون پر است از اشیاء مختلف.
البته او این عادت را از سالها پیش داشته و به همین خاطر فرزندانش خاطرات بدی از دوران دبیرستانشان دارند.
«دولورس» اشیاء را در خانهاش انبار میکند تا شاید بتواند روزی آنها را بفروشد.
اما حالا دیگر مسالهی فروش منتفی شده و او فقط اشیاء را در خانهاش انبار میکند! فرزندان او در حال حاضر نگران وضعیت مالی و همچنین سلامتی او هستند.
هیچکس تا به حال نتوانسته او را متقاعد کند که دست از این کار بردارد و او هر بار که از خانه خارج میشود باز هم چیزهایی پیدا میکند که برایش باارزش است و آنها را به خانه میآورد و انبار میکند.
حالا او هم اخطاریه دریافت کرده و اگر خانهاش را تمیز نکند، شهرداری آنجا را پلمب خواهد کرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.