توضیحات
در این برنامه ماری و کلیر که از بازرسان مواد غذایی هستند، از یک مغازهی غذای فوری بین راهی چینی بازدید میکنند و متوجه میشوند که آنها همچنین محوطهای را پیدا میکنند که آغشته به ادرار و مدفوع موش است و در داخل و خارج انبار هم، بقایای موشهای مرده پیدا در محوطه تهیه غذا، یک خرگوش که متعلق به دختر صاحب مغازه است نگهداری میشود.
میشوند.
سرانجام بازرسها این فروشگاه را تا زمان بر طرف شدن مشکلاتاش تعطیل میکنند.
مت به بررسی مسایل جنایی در حاشیه شهرها میپردازد که چیزی مشابه اتفاقات قرن هجدهم است.
خوکها، گوسفندها، و گاوها دزدیده میشوند، در کامیونها ریخته میشوند و برای ذبح غیرقانونی به جای دیگری برده میشوند.
اگر آنها سر ازصنایع غذایی در بیاورند، در آن صورت ممکن است غذایی که ما میخوریم غیرقانونی، نامطمئن و ناسالم باشد و بیآنکه ما خبر داشته باشیم، از گوشت دزدی تهیه شده باشد.
در بخش دیگری از این برنامه آندریاس، بازرس مواد غذایی، برای بازدید از یک ماهی فروشی و قصابی معروف حلال به آنجا میرود و در مییابد که مواد غذاییاش خالی از اشکال هم نیست زیرا او در آن جا مدفوع موش و همچنین سوسکهای زنده هم پیدا میکند و تصمیم میگیرد که آن مکان را تعطیل کند و دو هفته بعد برای بازرسی مجدد برگردد تا ببیند که آیا مشکلات این قصابی رفع شده است یا نه.
بازرسان مواد غذایی توجه خود را روی مغازهها و انواع رستورانها و غذافروشیها متمرکز کردهاند اما بیشترین موارد مسمومیتهای غذایی در خانههای شخصی مردم اتفاق میافتند.
کریس به بازدید از یک ایستگاه آتش نشانی در لینکلن شر میرود؛ جایی که آتشنشانان یک غذای سرخ کردنی خوشمزه درست کردهاند، در حالی که در آشپزخانه آنان خطراتی در کمین است.
آشپزخانه در ظاهر مرتب است اما آن جا سطح نگران کنندهایی از باکتریها وجود دارند که علت آن یک ظرفشویی کهنه و مرطوب است.
کریس سپس به دیدار داران در لنکشر میرود.
او یک لقمه بزرگ گوشت پخته شده خوک را میبلعد که بلعیده شدن همانا و سر از بیمارستان درآوردن همانا! او گوشت خوک را به مدت ۵ دقیقه پخت و درحالی که هنوز خوب به نظر نمیرسید، یک قطعه از آن را بلعید.
سه هفته بعد او با سردرد از خواب بیدار شد و در گوشهای از صورت خود احساس سوزش میکرد.
او چهل و هشت ساعت پس از آن، در حال مبارزه با بیماری برای به دست آوردن مجدد سلامت خود با مراقبتهای پزشکی ویژه بود.
عفونت باکتری لیسترویسیس به مغز او رسیده بود و باعث ابتلای او به بیماری مننژیت شده بود.
در انگلستان مردم در هر سال، یازده و نیم میلیون ساندویچ مصرف میکنند.
البته درست کردن ساندویچ آسان به نظر میرسد اما زمان ناهار در عین حال وقت مناسبی هم برای ورود باکتریهای کشنده به بدن است.
کریس سپس در همپسفورد به سراغ رینرفودز میرود.
آنها روزانه سی و دو هزار ساندویچ درست میکنند و به سالم بودن غذاهای خود میبالند.
برخی از اقدامات مهم آنها برای اطمینان از بالا بودن سطح بهداشت غذاهایشان عبارتند از: شستن میوهها و سبزیجات با آب کلر دار فیلتر کردن هوا و نظارت بر درجه حرارت هوا در خط تولید.
درباره مجموعه : هر هفته بیست هزار نفر از بریتانیاییها مسموم میشوند.
مت اولرایت و کریس هولینز یک برنامه جدید ارائه میکنند که در آن با بازرسان مواد غذایی در حالی که برای محافظت از سلامتی مردم در برابر غذاهای مسموم، از رستورانهای کثیف بازدید میکنند همراه میشوند.
مت، هر هفته تحقیقات مهمی در مواردی مانند زیر را انجام میدهد: مشروبات الکلی، مشروبات الکلی قاچاق، کیفیت بد غذاهایی که از غذافروشیها یا رستورانها خریده و به خانه برده میشوند و همچنین کار زشتی مانند پنهان کردن بیماری گاوهای بیمار و تاثیر بد آن بر سلامت مردم.
کریس با یکی از بازرسان مواد غذایی به نام بن میلیگان همراه میشه تا به شکل غافلگیرکننده به بعضی از خانهها سر بزنند و ببینند که آیا ما به شکل سالم و تمیز غذا درست میکنیم؟ و یا اینکه ممکن است با پخت و پز خودمان، سلامت خانواده و دوستانمان را به خطر بیندازیم.
مصاحبه با مت، مجری بازرسان بهداشت : سوال: دربارهی مجموعه ی «بازرسان بهداشت» که ساختهاید بگویید.
جواب: این دومین مجموعه است و به نسبت سری اول به همان اندازه که بازرسها سختگیرتر شدهاند٬ برنامه هم تغییراتی کرده.
همانند گذشته ما به غذافروشیها٬ رستورانها و این جور جاها سر میزنیم.
اما در عین حال به جرایم مربوط به غذا هم نگاهی میاندازیم و البته به مواردی مانند استفاده از گوشت حیوانات دزدی و این که گوشت حیوانات دزدی به کجا خواهد رفت و آیا ممکن است از بشقاب غذای شما سردربیاورد هم میپردازیم.
سوال: غافلگیرکننده ترین لحظه برای شما در این مجموعه چه گونه بود؟ جواب: در اپیزود اول مصاحبهای بود که «کریس» (میزبان برنامه) با کسی انجام داده بود که گوشت خوک را کمتر از میزان معمول پخته بود و این موضوع باعث شد که سه هفته بعد متوجه شویم یک بیماری کشنده در بدن کریس به تدریج پیشرفت کرده که او را تا آستانهی مرگ هم برد.
عفونت باکتریایی «لیستریوس» (Listeriosis) البته در گوشت خوک نادر است اما این مورد پیش آمد و او سه هفته پس از خوردن آن نزدیک بود بمیرد و این یکی از شوکه کنندهترین اتفاقات بود.
سوال: آیا تجربههای شما در این برنامه تا به حال باعث شده از غذاخوردن حس بدی داشته باشید؟ جواب: در حقیقت نه٬ چون من عاشق غذا هستم! من سه سال در ژاپن زندگی کردم و اگر بگویم آن جا چه غذاهایی که نخوردم٬ حیرت میکنید! اما من دربارهی غذا ذهن بازی دارم.
فکر میکنم خیلی خوب است که در این کشور برای سلامتی غذا قوانین سخت گیرانهای داریم و ما در حقیقت در اینباره مدام «زرنگتر» و به محدودیت چیزهایی که میتوانیم بخوریم آگاهتر میشویم پس دوست ندارم فکر کنم که این برنامه باعث میشود مردم دست از تجربه کردن غذاهای گوناگون بردارند.
سوال: چه توصیهای برای مردم دارید تا در همان حال که افقهای ذهنشان را دربارهی بهداشت غذا گسترش میدهند٬ ازترسیدن بیمورد هم اجتناب کنند؟ جواب: کاری که باید کرد این است که پرسشهای فراوانی دربارهی غذایی که میخورید مطرح کنید.
اگر در رستوران هستید میتوانید ذهنیت افراد آنجا را دربارهی غذایی که سرو میکنند بدانید.
اگر شما سوالهایی بپرسید و آنها پاسخی را که شما میخواهید نداشته باشند٬ مثلا اگر میخواهید صدف بخورید و بپرسید این از کجا آمده و آنها پاسخی برای این پرسش نداشته باشند٬ در این صورت شما حداقل باید از این موضوع آگاه باشید و شاید هم نگران.
سوال: آیا دارندگان رستوران یا مغازهدارها وقتی شما را میبینند٬ حتی مواقعی که برنامه ضبط نمیکنید٬ کمی عصبی میشوند؟ جواب:هروقت که من به جایی پا میگذارم مردم عصبی میشوند حتی جاهایی مانند آژانس املاک و این البته خوب است.
من درحقیقت خودم هم مایلم این واکنش را از آنها ببینم و برایم مسالهای نیست.
سوال: بزرگترین مشکلی که امروز صنایع غذایی با آن روبرو است چیست؟ جواب: فکر میکنم فقدان آموزش کارکنان رستورانها و غذافروشیها یک مشکل واقعی است.
به خاطر طبیعت و ماهیت تجاری رستورانها٬ کارکنان بهسرعت جابهجا می شوند و خیلی مشکل است که حتی موارد بهداشتی پایهای را بهسرعت به آنها یاد داد.
برای برخی از مردم این یک شغل آیندهدار نیست بلکه کاری است که موقتا انجام میدهند تا کار بهتری پیدا کنند و اغلب کارفرمایان چندان علاقهای هم ندارند که وقت و پول خودشان را صرف آموزش افرادشان کنند.
یعنی به مدرک رسمی تایید صلاحیت دربارهی بهداشت غذا نیازی نیست و شاید این موضوعی است که باید به آن پرداخته شود٬ البته بدون آن که افراد را از کارشان بیکار کرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.