توضیحات
در این قسمت، داستانی شگفتآور از روابط میان طبیعت و مردم در سرزمینهای موسمی از گذشتههای دور تا آینده روایت خواهد شد.
داستان ما از هنگامی آغاز میشود که رابطهها آغاز می شوند.
انسان در این منطقه به عنوان عضوی از جامعهی شکارچی-گردآورنده (Hunter-gatherer) وارد شده.
در جزیرهی «پالاوان» در فیلیپین، نزدیک بورونئو، در بخشهایی از سال، مردم همچنان در جنگلها شکار و در غارها زندگی میکنند.
این مردم مانند پیشینیان خود، زندگیهایشان نزدیک به طبیعت و بر اساس احترام به طبیعت است.
حدود ده هزار سال پبش برنج، محصولِ عالی سرزمینهای موسمی، همه چیز را تغییر داد.
در شالیزارهای آسام در هند، کشاورزان مجبورند با گلههای گرسنهی فیل ستیزه کنند؛ درگیریهایی که هزاران سال است قدمت دارد.
اما این تنشها در نهاد دیگری به نام دینِ سازمان یافته، تعدیل میشوند.
هر دو دین هندوییسم و بودیسم، با آموزههای مربوط به احترام به طبیعت، بهشکل عمیق بر رابطهها تاثیر گذاشتهاند.
ما گروهی از فرقهی مذهب «بیشنوی» را میبینیم که اعتقاد دارند کل زندگی چیز مقدسی است و به این معروف هستند که زندگیشان را برای طبیعت، حتی درختان، حاضرند قربانی کنند.
نتیجهی این نگاه و فلسفه این است که مزرعههای آنان پاسخگوی نیاز تعداد بیشتری از آدمها به نسبت هر صحرای دیگری در جهان است.
در سرتاسر هندوستان هزاران درختستان و باغ، جایگاهی برای عبادت طبیعت هستند.
گویی برای هزاران سال، طبیعت وحشی این نواحی را حفاظت کرده تا تنوع زیستی شبه قاره حفظ شود.
اکنون این رابطهها دستخوش کشمکش با تقاضای جهانی برای استفاده از محصولات این نواحی است؛ محصولاتی که چون موهبتی پرارزش هستند، به ویژه تقضا برای چوب که به پاکسازی جنگل در برابر پول نقد میانجامد.
قابل مشاهدهترین تلفات این موضوع، در گونههایی مانند کروکودیلهای سیامی، ببرهای بنگال و اورانگوتانها است.
اما حتا در این مورد نیز امید، کاملا از بین نرفته است.
مردمان محلی میدانند که چهگونه هم طبیعت آنجا را حفظ کنند و هم به شکلی پایدار به تقاضای جهانی برای استفاده از محصولات آنجا پاسخ دهند.
هرچیزی که آینده برای سرزمینهای موسمی در نظر گرفته باشد، همهی ما در این رابطه سهیم هستیم و در قبال آن نقش خواهیم داشت.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.