توضیحات
سال ۱۹۲۹.
شیکاگوی دوران ممنوعیت مشروبات الکلی، شهری است فرو رفته در هرج و مرج خشونتهای دار و دستههای خلافکار.
آل کاپون، رئیس یکی از دار و دستههای بزرگ، به زودی با استفاده از سلاح محبوب گانگسترها، یعنی مسلسل سبک تامپسون، خشونت را به سطحی بالاتر ارتقا میدهد.
هفت مرد به زودی طعم انتقام کاپون را از لولهی پیامآور مرگ جدیدش خواهند چشید و کشتار روز ولنتاین به یکی از مشهورترین قتلعامهای تاریخ تبدیل خواهد شد.
انسان: آلفونس کاپون در روز هفدهم ژانویهی ۱۸۹۹ در بروکلین و از پدر و مادری که مهاجران ایتالیایی هستند به دنیا میآید.
کاپون جوان که در محلهای سرشار از فسق و فجور و پر از گانگستر بزرگ میشود، ترک تحصیل کرده و یک روز به دختری که حامی قویای دارد متلک میگوید و در مشاجرهی متعاقب آن صورتش زخمی میشود، زخمی معروف که برای او لقب صورتزخمی را به ارمغان میآورد.
او در سال ۱۹۱۹ با دردسر بزرگی روبرو شده، به شیکاگو گریخته و در آنجا از سوی گانگستری به نام جانی توریو، مورد حمایت قرار میگیرد.
کاپون در سال ۱۹۲۵، فرماندهی دار و دستهی توریو که جنوب شهر را در اختیار داشته و قلمرواش به حومهی سیسرو نیز گسترش یافته را به دست میگیرد.
رقبای اصلی او، دار و دستهی شمالی هستند که بارها و بارها تلاش میکنند کاپون را از صحنه حذف کنند.
کاپون از مقابله به مثل، ابایی ندارد.
با اختراع مسلسل سبک، کاپون صورتزخمی یکی از اولین کسانی است که از آن سلاح استفاده میکند.
زمان: آل کاپون برای حذف باگز موران، رهبر فعلی دار و دستهی شمالی، نقشه میکشد.
کاپون در دسامبر ۱۹۲۸ به فلوریدا میرود تا در زمان اجرای عملیات انتقامی خود، در محل حاضر نباشد.
در ماه فوریه، جاسوسان کاپون متوجه میشوند موران قصد دارد در گاراژی که دار و دستهی شمالی از آن به عنوان انبار مشروب استفاده میکنند، در یک جلسهی مهم شرکت کند.
در روز ولنتاین سال ۱۹۲۹، گروه ضربت کاپون، مسلح به فوقالعادهترین سلاح خود، مسلسل سبک تامپسون، انتظار لحظهی موعود را میکشند.
وقتی هفت نفر از گانگسترهای موران وارد گاراژ میشوند، دو ماشین پلیس قلابی که افراد کاپون با لباس مبدل پلیس سوارشان هستند، در کنار گاراژ توقف میکنند.
آنها وارد گاراژ شده و از افراد موران میخواهند سلاحهای خود را زمین بگذارند.
پس از آن، مسلسلهای سبک کاپون شروع به شلیک میکنند.
در کمتر از ۱۰ ثانیه، تمامی آن مردان مثل برگ خزان روی زمین میریزند.
چنین کشتار خونسردانهای، حتی در شیکاگوی گرفتار قتل و آدمکشی، بیسابقه است.
این امر ممکن میشود چون کاپون آنقدر بیرحم هست که از تنها سلاحی که قادر به انجام چنین قصابی خونباری است، استفاده کند.
به هم رسیدن سلاحی وحشتناک و مردی که آمادهی استفاده از آن است، مثالی است دیگر از ترکیب سرنوشت ساز ‘انسان، زمان و ماشین’.
ماشین: در سال ۱۹۲۶، مسلسل سبک تامپسون، قویترین سلاحی است که تا آن زمان در خیابانها دیده شده است.
سلاحی که ۱۰ سال پیش، توسط ژنرال جان تی تامپسون، متخصص سلاحهای سبک در واحد ساز و برگهای نظامی ارتش، اختراع شده است.
هدف تامپسون این است که قدرت مسلسل سنگین را در اختیار تکتک سربازهای پیادهنظام قرار دهد ولی او به یک مکانیزم مسدودکنندهی سبک احتیاج دارد، مکانیزمی که به تولید سلاحی قابل حمل و ایمن بیانجامد.
پاسخ این مشکل، مکانیزم مسدودکنندهی بلیش است.
تامپسون از سلاح جدید خود با عنوان مسلسل سبک یاد میکند زیرا از مهماتی با کالیبر تپانچه استفاده میکند.
ولی زمانی که سلاح او به خط تولید میرسد، جنگ جهانی اول به پایان رسیده است.
تامپسون که جنگ را از دست داده، برای سلاح خود در بین غیرنظامیها بازاریابی کرده و دار و دستههای فعال در شیکاگوی دوران ممنوعیت مشروبات الکلی، مسلسل سبک را به عنوان سلاح محبوب خود انتخاب میکنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.