توضیحات
زیتون مت تبات کار خود را با سفر به آفریقای جنوبی آغاز میکند تا به یکی از بزرگترین باغهای زیتون در استان کیپ غربی سر بزند.
در اینجا او متوجه میشود که بر روی درختان، هم زیتون سیاه و هم زیتون سبز وجود دارد و همانطور که واحد خدمات مشتریان گفته بود، زیتونهای سیاه رسیدهتر هستند.
اما چیزی که نمیدانستند این بود که نه زیتون سبز و نه سیاه از روی درخت قابل خوردن نیستند و به شدت تلخ هستند.
تمام زیتونها برای اینکه قابل خوردن شوند باید فرآوری شوند.
روش فرآوری زیتون در این باغ سنتی در آفریقای جنوبی به شیوه قدیمی انجام میشود.
به این صورت که زیتونها به مدت یکسال در آب نمک خوابانده میشوند.
اما بعد از آن مت متوجه میشود که با این روش در انتهای عملیات فرآوری خبری از زیتونهای سیاه و براق نیست، با این حساب این زیتونها از کجا میآیند؟ کیت در اسپانیا به یکی از بزرگترین کارخانههای فرآوری زیتون در منطقهای روستایی واقع در جنوب غربی مادرید میرود.
او در اینجا متوجه میشود که روشی سریعتر برای تولید انبوه زیتونهای خوراکی وجود دارد؛ کاری که با سدیم هیدروکسید که تمیزکننده فاضلاب نیز است انجام میشود و این زیتونها نرم میشوند.
با این روش، از بین بردن تلخی زیتونها تنها 3 ماه زمان میبرد و در نتیجه این کارخانه میتواند سالانه میلیونها زیتون را تولید کند.
کیت سپس متوجه نحوه تولید زیتونهای سیاه و براق میشود؛ زیتونهایی که ما در سالاد و پیتزای خود میریزیم.
زیتونهای سبز در مخازن بزرگی گذاشته میشوند و به مدت 3 روز با آب و مادهای شیمیایی به نام گلوکونات آهن (II) هم زده میشود.
این فرآیند باعث تسریع فرآیند طبیعی اکسیداسیون میشود و باعث سیاه شدن آنها میشود.
این کار مثل این میماند که سرعت سیاهشدن موزی که در معرض هوای آزاد گذاشته شده است را افزایش دهیم.
این فرآیند با استرلیزهسازی حرارتی به اتمام میرسد و در نهایت همان زیتون سیاهی را تحویل ما میدهد که سالانه میلیونها عدد از آن را مصرف میکنیم.
آبجوآیا فقط آب، رازک، جو و گندم در آبجوی ما وجود دارد؟ حداقل این چیزی است که در فهرست مواد تشکیلدهنده وجود دارد.
هیچ تولیدکننده بزرگ آبجویی به ما اجازه نمیدهد که از داخل کارخانهشان فیلمبرداری کنیم.
برای همین مت تبات سرآشپز، به آبجوسازی کوچکی سر میزند و متوجه میشود که جلبک دریایی طی مراحل اولیه این فرآیند داخل آبجو ریخته میشود، اما دلیل آن چیست؟ او به ایرلند میرود جایی که با یکی از پرورش دهندههای جلبک دریایی آشنا میشود.
همین فرد به او میگوید که جلبک به این فرآیند کمک میکند و باعث میشود که آبجو طی این فرآیند شفافتر شود.
کیت برای کسب اطلاعات بیبشتر به شرکتی تخصصی در ناتینگهام میرود؛ شرکتی که این به اصطلاح عامل کمکی را برای صنعت آبجوسازی تولید میکند.
او در اینجا متوجه میشود که جلبک فرآوری میشود و به شکل گلولههای کوچکی به نام کاراگینان درمیآید.
این ماده پروتئینی است که باعث شفاف شدن آبجو میشود.
او در حالی که در انبار این شرکت است متوجه کانتینری از سریشم ماهی میشود.
سپس متوجه میشود که این ماده، کیسه شنای لهشده ماهی است که در مرحله نهایی تولید استفاده میشوند تا آبجو شفافیت نهایی خود را پیدا کند.
او در حالی که مجذوب این اطلاعات شده است فروشنده ماهیای را میبیند که کارش جدا کردن کیسه شنا از ماهی است.
این کیسه خیلی بزرگ است و ظاهر آن تا حد زیادی به خون آمیخته شده است.
در بسیاری از آبجوها و لاگرها، کیسههای شنا و جلبک ها قبل از مرحله کنسرو سازی فیلتر میشوند اما در بعضی از ایل ها، کیسه های شنای پودر شده در بشکه آبجو رها میشوند و به مردم تحویل داده میشوند.
پس طبیعتاً این مواد کمکی باید در مواد تشکیل دهنده نوشته شوند؟ ولی ظاهراً اینطور نیست چون این مواد در حقیقت باعث درست شدن آبجو نمیشوند و داخل لیوان ریخته نمیشوند چرا که بشکه آبجو، نوشیدنی را از بالا میریزد این در حالی است که کیسه های شنای ماهی ته نشین میشوند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.