توضیحات
در دسامبر سال ۱۹۴۴، آلمانیها که به نظر میرسید در جنگ دوم جهانی شکست خوردهاند، به طور پنهانی ۶۰۰ هزار سرباز جنگی را از جمله لشکر کامل زرهی «اس اس»، برای تسخیر «آنتوِرپ» گسیل کردند؛ آنتروپ جایی بود که قلب تدارکات متفقین در آن قرار داشت و تسخیر آنجا متفقین را مجبور به انجام مذاکرات دربارهی پایان جنگ- بدون شکست- آلمان میکرد.
دستور پیشروی همراه با بیرحمی صادر شده است و نیروی عظیم هیتلر، صفوف نیروهای آمریکایی را درهم میکوبد و تا «ملمودی» پیشروی میکند. در آنجا صد آمریکایی اعدام میشوند.
آمریکاییها در ابتدا ناامید به نظر میرسیدند اما همین قساوت و سنگدلی، باعث تقویت روحیه مقاومت آنها شد.
در همان حال، دور از چشم مردم دنیا، گروه کوچکی از مهندسان ارتش آمریکا که در میدان جنگ تجربهی کمی داشتند، در مسیر آنها به مقابله با نیروهای پرقدرت هیتلر برمیخیزند و حالا سرنوشت جنگ جهانی دوم در دستان آنهاست و باید وظایف خودشان را انجام دهند.
در مقابل پیشروی نیروهای آلمان نازی، تنها گروه کوچکی از مهندسان با تعداد محدودی سلاح قرار داشتند. تنها کاری که از دست این گروه از مهندسها برمیآمد، فقط همین بود که با فریب دادن نیروهای آلمان و منفجر کردن پلها، جلوی پیشرویشان را بگیرند تا نیروهای کمکی از راه برسند.
با ادامهی عملیات و منفجر کردن پلها، آنها از دور صدای فرمانده «اس اس»، ژنرال «پایپر» را میشنیدند که فریاد میزد: مهندسهای لعنتی! مهندسهای لعنتی!
اما سرانجام به لطف همین «مهندسهای لعنتی»، نیروهای آلمان هرگز نتوانستند آنتوِرپ را فتح کنند.
تاخیر ایجاد شده در زمان پیشروی نیروهای آلمانی به قدری کافی بود که به ژنرال «پتن» فرصت دهد از شمال وارد صحنه شود و هوای صاف هم، به بمب افکنها برای بمباران مواضع آنان، دید کافی میداد.
به زودی تهاجم گستردهی دشمن شکست میخورد و همراه با آن، آخرین امید آلمان نازی نیز از بین میرود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.