توضیحات
در این مجموعه مدیران اصلی شرکتهای بزرگ به عنوان یک کارمند در شرکت خود استخدام میشوند و بدون افشای هویت اصلی خودشان مانند کارمندان دیگه شروع به کار میکنند.
در این بین با ایرادات و مشکلات کارمندان آشنا میشوند.
کارمندانی را میبینند که با وجود مشکلات شخصی فراوان با جان و دل برای شرکتشان کار میکنند و یا افرادی که به علت عدم آموزش کافی به شرکت ضررهای زیادی وارد میکنند.
اما تصمیم آنها در انتها چه خواهد بود زمانی که هویت اصلی خودشان را آشکار میکنند؟.
«کرن فریمن-ویلسون»، شهردار «گری»، ایندیانا، به طور نامحسوس و ناشناس وارد شهر میشود.
او پنج سال است که شهردار این شهر است و اولین شهردار زن آفریقایی-آمریکایی است که در این ایالت به عنوان شهردار انتخاب شده است.
شهر «گری» در سال ۱۹۰۶ بنا شد و زمانی به عنوان پایتخت فولاد «میدوست» شناخته میشد.
شهر«گری» همچنین زادگاه «جکسون فایو» است و در آن موسیقی بسیار رواج دارد.
«گری» در همین شهر به دنیا آمده و بزرگ شده.
او شاهد رشد صنعت فولاد و در مقابل آن همچنین شاهد کاهش جمعیت و رشد اقتصادی در این شهر بوده است.
با توجه به زیانهای اقتصادی اخیر، بیکاری و جرم در این شهر افزایش پیدا کرده است.
از آنجا که این شهردار دوره دوم خودش را تجربه می کند تصمیم گرفته به طور نامحسوس و ناشناس وارد شهر شود تا اوضاع و مشکلات را از نزدیک بررسی کند.
مهمترین لحظههای این قسمت:
رییس (شهردار) با کارمندی دیدار میکند که از نحوهی ادارهی شهر راضی نیست.
«گری» متوجه میشود تعدادی از کارمندان تجهیزات ضروری و مورد نیاز را در اختیار ندارند.
«گری» متوجه میشود باارزشترین دارایی این شهر کارمندان آن هستند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.