توضیحات
طبق شرایط ازدواج , پتیسه همه ی عنوان ها و ثروتش از معبد را به نتیهمه و هروج می دهد.
دودمان او اینک در امان است , اما اینک پتیسه در اندیشه ی آینده خویش است.
اکنون یازده سال از زمانی که در شهرستان ها بوده است می گذرد.
پتیسه برآن می شود که به تبس برود تا به مرکز سیاسی نزدیک باشد.
او مسئولیت معبد را به همسر دخترش می سپرد اما هروج نگران است.
قدرت و مناصب در مصر باستان : بسیاری از اشراف در حومهٔ شهر ممفیس زندگی میکردند.
تعدادی از مورخان معتقدند که آنها در ویلاهای زیبایی که از چوب و خشت ساخته شده بود، ساکن بودند.
این ویلاها را دیوارهای بلندی احاطه میکرد و هر یک باغی داشت که دارای یک استخر پر از ماهی بود که سطح آن را نیلوفرهای آبی میپوشاندند.
در یک سمت استخر، معبدی کوچک قرار داشت که افراد خانواده در آن جا عبادت میکردند.
اسباب و اثاثیه ظریف، البته نه به خوبی آنچه فرعون داشت، اتاقهای ویلا را زینت میداد.
در تالار بزرگ پذیرایی، که اصلیترین اتاق بود، دیوارها و ستونهای چوبی، که پایههای حایل سقف مسطح ویلا بودند، با صحنههایی از زندگی مصری تزیین میشدند.
قالیهای ضخیم در کف اتاق پهن میکردند.
در این نوع خانهها حتی گرمابههایی در درون خانه وجود داشت که در آن جا خدمتکاران، اشراف را میشستند و در کنار گرمابهها، توالتهایی بود که شامل نشیمنگاهی آجری میشد که روی لگنهای قابل جابجایی تعبیه شده بود.
پس از شستشو، یک خانواده اشرافی عادی، صبحانهاش را که شامل شراب، میوه، نان ادویهدار، عسل و خرما بود، میخورد.
سپس مرد خانواده برای کار نزد فرعون به دربار میرفت.
این افراد مهمترین و قدرتمندترین کارگزاران فرعون بودند.
برای مثال کارگزاری که عنوان «چشم و گوش پادشاه» را داشت، مسئول بازجوییها و پرسوجوهای محرمانه برای فرعون بود.
بعضی از این افراد به وزیر در انجام وظایف متعددش کمک میکردند.
برای مثال، یکی از اشراف ممکن بود در سفری همراه با وزیر برای بازدید یکی از ایالتها برود یا به وزیر در نقش قاضی اعظم خدمت کند.
جامعه مصر باستان مردسالار بود.
اما وضع زنان، بهویژه زنان متمول، در مصر بهتر از زنان در بسیاری از جوامع باستانی همدوره یا حتی بعضی کشورهای امروزی بود.
آنها نمیتوانستند مناصب دولتی داشته باشند و نفوذ سیاسی ناچیزی داشتند، اما گاهی زنی صاحب شأن میتوانست در غیاب همسرش در کارهای حکومتی یا ادارهٔ یکی از ایالات کشور کمک کند.
زن مصری میتوانست صاحب ملک و دارایی باشد و غالباً زمینهای باارزشی جزو جهیزیه ازدواجش بود، ازدواجی که تقریباً همیشه توسط والدین عروس و داماد ترتیب داده میشد.
گرچه شوهر میتوانست این زمینها را اداره کند، ولی زن حق داشت وصیت کند و ملک و داراییاش را برای هر که خواست، ارث بگذارد.
زن مصری میتوانست درخواست طلاق کند و معمولاً ثلث داراییهای حاصله بعد از ازدواجِ زوجین، به او تعلق میگرفت.
بعد از طلاق نیز دارایی خودش را پس میگرفت و حق سرپرستی فرزندان را نیز داشت.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.