توضیحات
بعد از دو هفته جدایی، چند همبازی جدید به 5 ساله های قبلی ملحق می شوند، مسلما زمان باعث رشد علاقه می شود، چرا که الفی و بهترین دوست جدیدش امیلی، با گفتن ناگهانی جمله “من عاشق تو هستم” دوباره به هم ملحق می شوند.
در قسمت گذشته شاهد این بودیم که الفی در همدردی با برخی از هم سن و سالان خود مشکل داشت، اما یک پیشرفت غیر منتظره در هنگام مسابقه نقاشی تبدیل به یک نقطه عطف برای او می شود.
این هفته برای جورج فراز و نشیب های زیادی داشت، در ابتدا نظر منفی بچه ها نسبت به دستور پخت خانوادگی وی برای پخت نودل اِسِکسی باعث ناراحتی او شد اما بعد از آن در یک مسابقه تیمی به عنوان رهبر به موفقیت دست پیدا کرد.
فضای مهدکودک دوباره رمانتیک می شود چرا که سیهنای تازه وارد، قلب آرتور را به دست می آورد و آرتور برای او توضیح می دهد که برای ازدواج کردن باید همدیگر را ببوسند، اما آیا او می تواند قلب این دختر را بدست بیاورد؟
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.