توضیحات
سال ۱۹۴۳ است و جنگ به کام متفقین پیش نمیرود.
حال که نازیها کنترل کامل اروپا و مناطق ساحلی را در دست گرفتهاند، دشمن تنها از طریق هوا میتواند حمله کند.
مهندس بارنز والیس بر این باور است که میتواند جریان جنگ را تغییر دهد.
هدف او از بین بردن قلب تپنده نازیها با تخریب سدهای بزرگ آلمان است.
چیزی که او به این منظور ساخته یک بمب جهنده است، ترکیب مخترعانهای از علم ساده فیزیک و پرواز دقیق.
این ایدهای بسیار ساده ولی بسیار بعید است که تنها شخصی که اعتماد کامل به استعدادهایش دارد میتواند نیروی هوایی سلطنتی را به استفاده از آن مجاب کند.
بانز والیس درست همان شخص است.
انسان: او در سال ۱۸۸۷ در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد.
با اینکه بسیار باهوش بود، در ۱۶ سالگی ترک تحصیل میکند و در یک کارخانه کشتیسازی به شاگردی میپردازد.
در اینجا، والیس مهندسی یاد میگیرد.
او در ۲۶ سالگی در واحد هواناو ویکرز، یکی از بزرگترین پیمانکاران ارتش بریتانیا، به کار مشغول میشود.
در دهه ۳۰، همزمان با شروع جنگ در اروپا، والیس دست به طراحی بمبافکن میزند.
خیلیها به ابتکارات جسورانه او امیدی ندارند، ولی والیس دست از تلاش برنمیدارد.
در سال ۱۹۳۶، او ساخت والینگتون را به پایان میرساند، که بعدها به جنگندهیِ اصلی نیروی هوایی سلطنتی مبدل میگردد.
او در اوقات بیکاریاش، شروع به کار روی بمب سدشکنش میکند.
ساخت این بمب به مشغله اصلی او تبدیل میشود.
او در نظر دارد بمب ۱۰ تنی بسازد که هر چیزی را که در نزدیکیاش باشد نابود کند.
زمان: ۱۶ می ۱۹۴۳، خدمه ۱۹ بمب افکن نیروی هوایی خود را آمادهی خطرناکترین ماموریت جنگ جهانی دوم میکنند.
هواپیماهای آنها در تاریکی کامل و در فاصله ۳۰ متری زمین در طول کانال مانش از روی هلند میگذرند و وارد قلب آلمان میشوند.
اگر موفق شوند، با نابود کردن سدهای آلمان نازیها را شکست خواهند داد.
بمبافکنها یکی پس از دیگری به سدها نزدیک میشوند.
سه هواپیمای اول در زدن هدفها ناموفق میمانند.
از همه بدتر اینکه توجه نیروهای دفاعی آلمان را به خود جلب میکنند.
در حالی که پدافندهای هوایی آنها را به آتش میبندند، چهارمین بمب درست به هدف میزند.
در ابتدا هیچ اثری از خسارت به چشم نمیخورد، ولی چند ثانیه بعد سد در هم میشکند.
موجی از جنگندهها یکی یکی سدهای بزرگ آلمان را نابود میکنند و در این راه تلفات جدی میدهند.
ماشین: والیس حین آزمایشهایش به این نتیجه میرسد که برای تخریب سدها به بمب ۱۰ تنی احتیاج ندارد.
یک بمب ۳۰۰ کیلویی هم این کار را خواهد کرد، البته اگر مستقیم به خود سد بخورد.
موفقیت این انفجار به جاسازی بیعیبونقص و زمانبندی دقیق بستگی دارد.
در مخزن بمب، موتوری وجود دارد که در محور افقی بمب را به عقب میراند تا اینکه به ۵۰۰ دور در دقیقه میرسد.
وقتی که هواپیما در ۱۴۰ متریِ سد و ارتفاع بسیار کم ۱۸ متری با سرعت ۳۷۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکند، پرسنل بمب را آزاد میکنند.
این بمب در روی آب خواهد جهید و با هر جهش از سرعتش خواهد کاست.
وقتی که به پل رسید، چرخش به عقب باعث میشود تا در طول دیوار تا ۹ متر پایین رود.
سه پیستول هیدرولیکی طوری تنظیم شدهاند که وقتی بمب به ۹ متری زیر آب رسید، منفجر شوند.
بمبافکن اصلاحشده لنکستر برای پرتاب بمب جهنده انتخاب میشود.
بمب جهنده بارنز والیس در لحظهای حیاتی به نجات انگلیس می آید.
تحقق این حمله مستلزم ایثارگری، دقت و مهارت بود.
نمونهی دیگری از پیوند سرنوشتساز انسان، زمان و ماشین.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.