امپراتوری ایران در زمان داریوش + فیلم مستند

در این نوشته گسترش امپراتوری ایران بعد از کورش بزرگ و در زمان داریوش و کمبوجیه را بررسی کرده و بهترین فیلم های مستند درباره امپراتوری ایران را به شما معرفی میکنیم.
بخشی از کتیبه بیستون باقی مانده از امپراتوری ایران باستان
فهرست مطالب

در نوشته قبلی به تاریخ ایران باستان از ابتدا تا پایان پادشاهی کوروش کبیر پرداختیم. در این نوشته گسترش امپراتوری ایران بعد از کورش بزرگ و در زمان داریوش و کمبوجیه را بررسی کرده و بهترین فیلم های مستند درباره امپراتوری ایران را به شما معرفی میکنیم. در ادامه این نوشته با تی وی مستند همراه باشید.

کمبوجیه و داریوش: گسترش امپراتوری‌ ایران

اجرای‌ سیاست گسترش امپراتوری‌ و اصلاحات نظامی‌ پس از مرگ کوروش نیز ادامه یافت.

جانشینان بلافصل او، کمبوجیه دوم و داریوش یکم، امپراتوری‌ را وسعت بیش‌تری‌ بخشیدند تا حدی‌ که امپراتوری‌ ایران بزرگ‌ترین و پهناورترین امپراتوری‌ تا آن زمان بود.

در زمان داریوش قلمرو هخامنشیان به بیش‌ترین اندازه خود رسید.

داریوش جاه‌طلب و خلاّق ثابت کرد که اداره کننده‌ای‌ کارآمد و سازنده بزرگ راه‌ها، جاده‌ها، کانال‌ها و کاخ‌هایی‌ است که می‌‌تواند شایسته و برازنده یک امپراتوری‌ نیرومند باشد.

گرچه چنین به نظر می‌‌رسد که داریوش نتوانست همه را تحت تأثیر قرار دهد. هرودوت سخن یک پارسی‌ کهنسال را نقل می‌‌کند که

داریوش به علت تحمیل مالیات‌های‌ منظم و اقدامات مشابه آن… یک دکان‌دار بود… و کاری‌ را که نفع مادی‌ برایش نداشت انجام نمی‌‌داد.

البته این عبارت و ارزیابی‌ ریشخندآمیز آن نوشته هرودوت است که تعصب ضدایرانی‌ داشت؛ در حالی‌ که چنین قضاوتی‌ نمی‌‌تواند سخن و دیدگاه یک پارسی‌ باشد، چون پارسیان در فارس مالیات نمی‌‌پرداختند.

هرودوت احتمالاً این سخن را از زبان یکی‌ از شهروندان آزرده اقوام تابعه امپراتوری‌ شنیده که مجبور به پرداخت مالیات بوده است.

بسیاری‌ از توضیحات منفی‌ بعدی‌ یونانیان نسبت به داریوش که بحق از تجاوز او به میهن خود برآشفته بودند، از لحاظ توجه به استعداد نبوغ‌آمیز، سخت‌کوشی‌ و بسیاری‌ از کارهای‌ مهمی‌ که انجام داد عادلانه نیست.

کمبوجیه در مصر

به راستی‌ کارهای‌ برجسته داریوش چنان زیاد است که از لحاظ تاریخی‌ سایه بزرگی‌ بر سلف او کمبوجیه می‌‌اندازد.

کمبوجیه دوم پسر کورش و فاتح مصر
کمبوجیه دوم پسر کورش و فاتح مصر

این تا حدی‌ به این دلیل است که کمبوجیه، بزرگ‌ترین پسر کوروش، فقط مدت کوتاه هشت سال سلطنت کرد و فرصت نیافت به اندازه دوره طولانی‌ ۳۶ ساله سلطنت داریوش خود را نشان دهد.

با این حال، دستاوردهای‌ کمبوجیه، گرچه از نظر تعداد اندکند ولی‌ از نظر اهمیت هرگز ناچیز نیستند.

کوروش او را موظف کرده بود که خود را برای‌ حمله به مصر آماده کند، و کمبوجیه پس از مرگ پدر شاهکارهای‌ نظامی‌ کوروش را ادامه داد.

از جمله این کارها می‌‌توان به تأسیس نیروی‌ دریایی‌ ایران اشاره کرد که یک امتیاز تاکتیکی‌ محسوب می‌‌شد و ایرانیان در آن زمان موفق به کسب آن شدند.

کمبوجیه به درستی‌ استدلال می‌‌کرد که ارتش او نمی‌‌تواند به آسانی‌ از کویر لم‌یزرع که به منزله سدی‌ میان فلسطین جنوبی‌ و دلتای‌ حاصل‌خیز نیل قرار داشت عبور کند، اما اگر کشتی‌‌هایی‌ داشته باشد که بتوانند از کناره ساحل عبور کنند و نیازهای‌ نیروی‌ زمینی‌ را برآورده سازند این عبور ممکن خواهد شد.

تبدیل ایران در آن روزگار از یک قدرت زمینی‌ به ارباب دریاها و خشکی‌‌ها بر دامنه و فراخی‌ فتوحات آینده آن افزود، چنان که به عنوان مثال هجوم‌های‌ بعدی‌ جانشینان کمبوجیه را به اروپا مقدور ساخت.

کمبوجیه در حال کشتن گاو مقدس آپیس
کمبوجیه در حال کشتن گاو مقدس آپیس

یک نقاش امروزی‌ تصویر کمبوجیه شاه ایران را به طور تخیلی‌ در حال کشتن گاو مقدس آپیس در مصر نقاشی‌ کرده است. این داستان احتمالاً بعدها جعل شده است تا نام و یاد کمبوجیه را تیره سازد.

کمبوجیه در سال ۵۲۶ ق. م کمی‌ پیش از حمله به مصر، مرتکب عملی‌ شد که آن را از جمله کارهای‌ زشت او می‌‌دانند.

کمبوجیه به خاطر این عمل از لحاظ ستمگری‌ و خشونت مشهور شد.

او برادری‌ داشت به نام بردیا که یونانیان به او اسمردیس می‌‌گفتند.

اسمردیس محبوب کوروش بود و در میان اشراف و عامه مردم محبوب‌تر از کمبوجیه بود.

کوروش پیش از مرگ روشن ساخت که بردیا وارث ساتراپ‌های‌ شرقی‌ امپراتوری‌ و کمبوجیه وارث ساتراپ‌های‌ غربی‌ خواهد شد. در نتیجه کمبوجیه نگران بود که مبادا پس از عزیمتش به مصر برادرش سر به شورش بردارد و قلمرو غربی‌ شاهنشاهی‌ را نیز غصب کند.

بنابراین مخفیانه ترتیب قتل او را داد. هرودوت در این باره می‌‌نویسد:

پس از رفتن برادرش به پارس، شبی‌ کمبوجیه خواب‌نما شد که از ایران قاصدی‌ آمده و خبر آورده است که اسمردیس بر تخت پادشاهی‌ نشسته، سرش به آسمان می‌‌ساید.

از این‌رو نخست نگران شد و خواب خود را چنین تعبیر کرد که برادرش در اندیشه فنا و جانشینی‌ اوست. کمبوجیه، پرگزاسپس را که بیش از همه کس مورد اعتمادش بود مأمور کرد تا برادرش را معدوم کند.

پرگزاسپس به پارس رفت و دستور اجرا شد. به روایتی‌ او قربانی‌ خود را در شکارگاه کشت و قول دیگر حاکی‌ است که با لطایف‌الحیل او را تا خلیج‌فارس برد و در آن‌جا غرق کرد.

کمبوجیه در آغاز سال ۵۲۵ ق. م با اطمینان از این‌که یگانه رقیب بالقوه خود را از بین برده است، در رأس ارتش عظیم خود وارد مصر شد.

آماسیس، فرعون مصریان که فرمانده جنگی‌ قابلی‌ بود به تازگی‌ در گذشته بود و جانشین جوان و بی‌‌تجربه او پسامتیخ سوم (یا پسامتیکوس) ناچار بود به مقابله با تهدید ایرانیان بپردازد.

مستند مصریان باستان

داستان زمان مصریان باستان مثال بسیار خوبی برای بیان سلسله های بزرگ تاریخ است.
عمر سلسله بزرگ آنها ۱۵۰۰ سال بوده و دورانی مملو از داستان های پر فراز نشیب یک جامعه انسانی بوده است.

مستند مصریان باستان با دوبله فارسی

 

ما در این مستند به افکار واقعی و شخصیت مردم و فرمانروایان آن زمان میپردازیم.

تمام جزئیات صحنه و لباس و.. در این مستند که مانند یک سریال تلوزیونی ساخته شده رعایت شده است.

دو سپاه در نزدیک پلوزیوم واقع در ساحل شرقی‌ دلتای‌ نیل در کنار دریا با یکدیگر روبرو شدند.

ایرانیان جنگ‌آزموده هماوردان مصری‌ خود را شکست دادند و فرعون جوان ناچار شد جان خود را بردارد و بگریزد.

پیروزی‌ کمبوجیه چنان قاطع بود که تمام کشور بدون هیچ درگیری‌ سخت دیگری‌ به چنگش افتاد. بدین‌ترتیب آخرین قدرت بزرگ سابق خاورنزدیک نیز در اختیار ایرانیان قرار گرفت.

کمبوجیه حدود سه سال در مصر اقامت کرد و ماهیت حقیقی‌ کردار او در این مدت به خوبی‌ روشن نیست.

داستان‌های‌ هولناک فراوانی‌ در آثار هرودوت و سایر نویسندگان باستانی‌ از رفتار خشن کمبوجیه و بی‌‌حرمتی‌‌های‌ غیرضروری‌ او نقل شده که ظاهرا به مرگ هزاران تن از سربازان خود او انجامید.

برای‌ مثال شایع است که کمبوجیه به رفتاری‌ وحشیانه و با خشونت با جسد مومیایی‌ و مدفون آماسیس پرداخت، گاو آپیس را که برای‌ مصریان مقدس بود کشت و به نوبیه که سرزمینی‌ در جنوب مصر بود هجوم برد بدون این‌که آذوقه کافی‌ برای‌ سربازانش در نظر بگیرد؛ بسیاری‌ از این سربازان مردند یا ناچار به آدم‌خواری‌ شدند.

چرا جمجمه ایرانیان نرم بود؟!

وقتی‌ هرودوت در سال ۴۵۰ ق. م از مصر بازدید کرد، راهنمایان او محل نبرد بزرگ پلوزیوم که طی‌ آن کمبوجیه، مصریان را شکست داده بود به او نشان دادند، نبردی‌ که سه چهارم قرن پیش به وقوع پیوسته بود.

هرودوت در کتاب تواریخ مشاهده عجیب ولی‌ جذاب خود را چنین شرح می‌‌دهد:

در محل اتفاق آن پیکار، استخوان‌ها هنوز از هر طرف فرا ریخته بود. استخوان پارسیان در یک سو و اسکلت مصریان در دیگر سو…

و دیدم که جمجمه‌های‌ افراد پارسی‌ نرم و نازک بود و با ضربت دانه ریگ سوراخ می‌‌شد، ولی‌ برخلاف آن، جمجمه مصریان به قدری‌ سخت و محکم بود که حتی‌ با ضربت سنگ نمی‌‌شکست.

به من گفته شد… که دلیلش این بوده که مصریان از کودکی‌ سر خود را می‌‌تراشند و بدین‌سبب استخوان جمجمه‌شان در اثر تابش آفتاب سفت و سخت می‌‌شود…

نرمی‌ استخوان سر پارسیان نیز ناشی‌ از همین اصل و قاعده است چه ایشان همواره کلاه بر سر می‌‌گذارند تا سر خود را از تابش آفتاب مصون دارند…

با این همه دانشمندان جدید گرچه همه این داستان‌ها را جعلی‌ نمی‌‌دانند اما معتقدند در آن‌ها اغراق و گزافه‌گویی‌ فراوانی‌ شده است.

برای‌ مثال در حالی‌ که لشکرکشی‌ کمبوجیه به شمال نوبیه تأیید شده است، دلایل قطع سریع این هجوم روشن نیست؛ همچنین با توجه به تدارکات محتاطانه‌ای‌ که کمبوجیه برای‌ حمله به مصر انجام داده بود، اتهام غیرعاقلانه عمل کردن و به فکر تدارکات سپاه خود نبودن او در این لشکرکشی‌ بیهوده جلوه می‌‌کند.

برعکس مدارک محکمی‌ وجود دارد که کمبوجیه دستور مجازات پسامتیخ جوان و تاراج بعضی‌ از معابد مصریان را صادر کرد؛ با وجود این، گرچه این رفتار با رفتار مهربانانه کوروش با دشمنان مغلوب در تضاد بود، ولی‌ رفتاری‌ بود که معمولاً در دوران باستان همه فاتحان پیروزمند با دشمنان خود انجام می‌‌دادند.

شکی‌ نیست که داستان‌های‌ رسواگری‌ که هرودوت ده‌ها سال بعد هنگام سفر به مصر در باره کمبوجیه شنیده است، گزافه‌گویی‌‌های‌ مصریانی‌ بوده که کشور خود را در وضعی‌ زبون می‌‌یافته‌اند.

فرمانروایی‌ بردیای دروغین!

در هر حال هرچه کمبوجیه در مصر کرده باشد، در سال ۵۲۲ ق. م تصمیم گرفت به وطن خود ایران باز گردد.

او هنگامی‌ تصمیم به این سفر گرفت که مطلع شد مردی‌ به نام گئومات در ایران سر به شورش برداشته و اریکه سلطنت را در اکباتان غصب کرده است.

گئومات (که یونانیان او را «اسمردیس دروغین» و ایرانیان «بردیای‌ دروغین» می‌‌نامند, ادعا می‌‌کرد که بردیا برادر کمبوجیه است و شباهت ظاهری‌ عجیبی‌ هم به او داشت؛ از آن‌جا که قتل بردیای‌ واقعی‌ مخفیانه انجام شده بود، بسیاری‌ از ایرانیان و اقوام تابعه آن‌ها دلیلی‌ نداشتند به ادعای‌ او مشکوک شوند.

"بخشی

بخشی‌ از سنگنبشته مشهوری‌ که بعدا داریوش بر صخره بیستون در جنوب غربی‌ اکباتان حجاری‌ کرد در این باره می‌‌نویسد:

وقتی‌ که کمبوجیه رهسپار مصر شد. مردم نافرمان شدند.

پس از آن دروغ در کشور بسیار شد، هم در پارس هم در ماد هم در سایر کشورها…

پس از آن مردی‌ مغ بود گئومات نام او از «پَ ئیشی‌ یا وُ وادا» برخاست…

چون از آن‌جا برخاست چهارده روز از ماه وی‌ یخْنَ [۱۱ مارس / ۲۰ اسفند سال ۵۵۲ ق. م] گذشته بود.

او به مردم چنان دروغ گفت [که] من بردی‌ [بردیا] پسر کوروش برادر کمبوجیه هستم. پس از آن مردم همه از کمبوجیه برگشته به سوی‌ او شدند هم پارس هم ماد هم سایر کشورها. شاهی‌ را او برای‌ خود گرفت.

رویدادهای‌ هفته‌ها و ماه‌های‌ بعد در پرده‌ای‌ از ابهام قرار دارد و روشن نیست (شاید علت آن رازداری‌ عمدی‌ بنا به دلایل سیاسی‌ باشد).

کمبوجیه کمی‌ پس از شنیدن خبر شورش گئومات با وضع اسرارآمیزی‌ در گذشت.

بعضی‌ می‌‌گویند که از زخم کاردی‌ که تصادفا برداشته بود قانقاریا گرفت؛ بعضی‌ دیگر مدعی‌‌اند که کمبوجیه تعادل روحی‌ نداشت و پس از شنیدن اخبار اکباتان از فرط نومیدی‌ به زندگی‌ خود پایان داد.

پیشنهاد فیلم مستند

مهمان قاهره

مشاهده و دانلود

آغاز پادشاهی داریوش

با مرگ شاه، گئومات توانست حدود هفت ماه (از اسفند تا مهر سال ۵۲۲ ق. م) پادشاهی‌ کند.

آن گاه گروه کوچکی‌ از نجیب‌زادگان نیرومند پارسی‌ توطئه کردند و او را به قتل رسانیدند؛ سپس از میان خود داریوش را که از شاخه دیگری‌ از خاندان هخامنشی‌ بود به پادشاهی‌ برگزیدند تا سلطنت او مشروعیت داشته باشد.

داریوش در سنگنبشته بیستون چنین به خود می‌‌بالد:

ده روز از ماه «باگَ یادیش»[۲۹ سپتامبر / ۷ مهر سال ۵۵۲ ق. م] گذشته بود.

آن گاه من با چند مرد آن گئومات مغ و آن‌هایی‌ را که برترین مردان دستیار [او] بودند کشتم.

دژی‌ «سیک ی‌َ وُوَتیش» نام سرزمینی‌ «نی‌ سای‌َ» نام در ماد، آن‌جا او را کشتم.

شاهی‌ را از او ستاندم. به خواست اهورامزدا من شاه شدم.

اهورامزدا شاهی‌ را به من عطا فرمود.

مستند هخامنشیان

دانلود مستند هخامنشیان از مجموعه آغاز یک امپراطوری

از شمال آفریقا تا آسیا.
تمدنی که توسط سلسله ای از حاکمان خارق العاده اداره می شد.
جاه طلب و بسیار قدرتمند بودند.
امپراطوری پارس تعداد ی از حیرت انگیزترین شاهکارهای معماری جهان را که تا کنون خلق شده را به جهانیان عرضه کرده است.

چرا داریوش و همدستان او مدعی‌ سلطنت را برکنار کردند؟

خود داریوش بعدا ادعا کرد که گئومات فرمانروایی‌ ستمگر بوده و بسیاری‌ از مردم بی‌‌گناه را به قتل رسانیده و «مردم از ستمگری‌ و جبار بودن او هراس داشته‌اند.»

از سوی‌ دیگر مدارک زیادی‌ هست که نشان می‌‌دهند که گئومات یک مذهبی‌ مؤمن و اصلاحگر اجتماعی‌ بوده است که می‌‌خواسته هرچه سریع‌تر تغییراتی‌ اجتماعی‌ ایجاد کند و همین امر هشداری‌ بوده است برای‌ اشراف محافظه کار که مایل به حفظ وضع موجود بوده‌اند.

در هر حال آن‌ها می‌‌خواسته‌اند برای‌ حذف او از قدرت توجیهی‌ داشته باشند.

یک امکان خیلی‌ مهم آن است که مردی‌ را که نجیب‌زادگان کشته‌اند مدعی‌ دروغین نبوده بلکه به راستی‌ بردیای‌ واقعی‌ بوده است.

براساس این فرضیه کمبوجیه بردیا را نکشته بوده و او با حمایت داریوش و سایر نجبا هنگام اقامت کمبوجیه در مصر تاج و تخت را تصاحب کرده بوده است.

وقتی‌ بردیا به قدرت می‌‌رسد به اصلاحاتی‌ دست می‌‌یازد و چنان سریع عمل می‌‌کند که نجبایی‌ که در آغاز حامی‌ او بوده‌اند تصمیم به برکناری‌ و قتل او می‌‌گیرند. سپس برای‌ توجیه عمل خود ادعا می‌‌کنند که او غاصب بوده و از این رو آن‌ها ناچار شده‌اند شاهنشاهی‌ ایران را از چنگ یک غاصب فریبکار نجات دهند.

اگر واقعیت چنین بوده باشد، توضیح‌دهنده ادعای‌ بعدی‌ داریوش در مورد اقدامات ستمگرانه بردیا است که با آوازه مهربانی‌ و مدارای‌ او سازگار نیست.

همچنین راز مرگ اسرارآمیز کمبوجیه کمی‌ پس از به دست گرفتن قدرت توسط غاصب روشن نیست.

شاید شاه به دست افسران خود به قتل رسیده باشد، افسرانی‌ که بردیا را بر او ترجیح می‌‌داده‌اند؛ در این صورت دیگر گزارش‌های‌ مربوط به مرگ او ممکن است جعلیاتی‌ باشد که بعدا برای‌ سازگاری‌ با داستان غصب تاج و تخت توسط بردیا ساخته شده‌اند.

احتمالاً حقیقت امر هیچ گاه روشن نخواهد شد. آنچه مسلم است آن است که داریوش در اواخر سال ۵۲۲ ق. م شاه شد و عظمت امپراتوری‌ ایران را به اوج خود رسانید.

کتیبه بیستون

این قسمت که برگرفته از کتاب بزرگ تاریخ امپراتوری‌ ایران نوشته آ. ت. اومستد است، در شرح تصویر داریوش در کتیبه بیستون آمده است.

داریوش، نمونه ظریف چهره آریایی‌ با پیشانی‌ بلند و بینی‌ راست، با قامت طبیعی‌ خود حدود ۱۷۵ سانتیمتر نقش شده است.

بر تارک او تاج رزمی‌ قرار دارد، و… نوار زرینی‌ با گوهرهای‌ بیضی‌ و گل میخ‌ها آن را آراسته است.

موی‌ جلوی‌ سر او با دقت مجعد شده و سبیلش بسیار مرتب رو به بالا تاب داده شده است…

ریش مربع شکل در چهار ردیف حلقه‌حلقه به سبک پادشاهان پیشین آشور مرتب شده.

ردای‌ بلندی‌ تمام بدن فربه او را می‌‌پوشاند… و در زیر در کناره‌ها چین‌خورده و امکان می‌‌دهد که شلوار او از پهلو دیده شود و در پایین کفش‌های‌ بنددار به پا دارد.

در دست چپ شاه کمانی‌ به زمین تکیه داده شده و دست راست به نشانه پرستش اهورامزدا رو به بالا قرار دارد…

در زیر پای‌ چپ شاه گئومات نگون‌بخت افتاده و دست‌های‌ خود را به نشانه التماس بلند کرده است.

در برابر شاه شورشیان مغلوب قرار دارند که گردن‌هایشان با ریسمانی‌ به هم وصل شده و دست‌هایشان از پشت بسته است.

طرح کلی‌ هنرمندی‌ از نقش کتیبه معروف بیستون که داریوش یکم را پیروز بر دشمنانش نشان می‌‌دهد و گئومات غاصب نیز در زیر پای‌ شاه نمایان است.
طرح کلی‌ هنرمندی‌ از نقش کتیبه معروف بیستون که داریوش یکم را پیروز بر دشمنانش نشان می‌‌دهد و گئومات غاصب نیز در زیر پای‌ شاه نمایان است.

 

اتحاد مجدد و سازماندهی‌ دوباره امپراتوری‌

داریوش پیش از آن‌که بتواند نقشه‌های‌ خود را در مورد امپراتوری‌ عملی‌ کند، ناچار بود امپراتوری‌ را از خطر سقوط نجات دهد. به محض آن‌که اخبار قتل بردیا (یا هر کسی‌ که بوده) منتشر شد بسیاری‌ از ساتراپی‌‌ها که می‌‌خواستند از قید حکومت مرکزی‌ آزاد شوند سر به شورش برداشتند: سر پرسی‌ سایکس در کتاب تاریخ ایران می‌‌نویسد:

والیان ایالات دوردست با تصور این‌که ممکن است امپراتوری‌ پارس به سرنوشت امپراتوری‌ ماد دچار شود مایل بودند آن را میان خود تقسیم کنند. بنابراین داریوش ناچار بود این ایالات را فتح کند یا به فتح مجدد آن‌ها بپردازد، و این در زمانی‌ بود که البته فقط ارتش و چند ایالت معدود به او وفادار مانده بودند. ایالات عیلام و بابل قبل از همه سر به شورش برداشتند… در این ضمن ماد که می‌‌خواست خود را از شر شاه جدید خلاص کند نیز به رهبری‌ فردی‌ به نام فرورتیش که ادعا می‌‌کرد از اخلاف کیاکسار [هوخشتره] است، قیام کرد تا پایگاه سابق خود را به دست آورد… گویی‌ این کافی‌ نبود که پارس (فارس) نیز سر به شورش برداشت و مدعی‌ دیگری‌ به نام وهیزدته خود را بردیا نامید.

اگر شورشیان گمان می‌‌کردند که داریوش رهبری‌ ناتوان است و قدرت مقابله با آن‌ها را ندارد در اشتباه بودند. او با نمایشی‌ درخشان از قدرت تاکتیکی‌، اراده‌ای‌ راسخ و تصمیمی‌ خلل‌ناپذیر در کم‌تر از یک سال همگی‌ آن‌ها را یکی‌ پس از دیگری‌ مغلوب کرد.

او نخست برای‌ چیرگی‌ بر شاهنشاهی‌ یگانه ایران با روشی‌ هشداردهنده و خشک و خشن که درس عبرتی‌ برای‌ شورشیان بعدی‌ باشد، نمونه‌ای‌ هولناک از مجازات فرورتیش نوخاسته مادی‌ را به نمایش گذاشت.

داریوش یکم که در سال ۵۲۲ یا ۵۲۱ ق. م به قدرت رسید، ایستاده و خدمتکاران او سایه‌بانی‌ را بالای‌ سرش نگه داشته‌اند در حالی‌ که اهورامزدا در بالای‌ تصویر دیده می‌‌شود.
داریوش یکم که در سال ۵۲۲ یا ۵۲۱ ق. م به قدرت رسید، ایستاده و خدمتکاران او سایه‌بانی‌ را بالای‌ سرش نگه داشته‌اند در حالی‌ که اهورامزدا در بالای‌ تصویر دیده می‌‌شود.

مرد نگون‌بخت، نخست بینی‌، گوش، زبان و چشمان خود را از دست داد؛ سپس زنده به صلابه کشیده شد و آن گاه بر دروازه اکباتان به‌دار آویخته شد تا همگان او را ببینند. روش دیگر داریوش برای‌ نمایش قدرت، یادآوری‌ پیروزی‌ خود بر سنگ بود: کتیبه بیستون که ماه‌های‌ بعد حجاری‌ شد، شاه را ایستاده و پیروزمند در برابر نه رهبر شورشی‌ اسیر که گردن‌هایشان با ریسمانی‌ به هم بسته شده است نشان می‌‌دهد.

وظیفه دیگر داریوش سازمان‌دهی‌ مجدد امپراتوری‌‌ای‌ بود که از سقوط نجات داده بود. او قلمرو شاهنشاهی‌ خود را به بیست ساتراپی‌ تقسیم کرد و با حفظ اندیشه کوروش مقرر داشت که دبیران ساتراپ‌ها مستقیما به شاه گزارش دهند.

اما داریوش که از قدرت گرفتن زیاده از حد ساتراپ‌ها درسی‌ آموزنده آموخته بود، قدرت نظامی‌ را به کلی‌ از آن‌ها باز گرفت. بائوسانی‌ می‌‌نویسد:

قوای‌ نظامی‌ هر ساتراپی‌ تحت فرماندهی‌ کاملاً مستقلی‌ از ساتراپ قرار داشتند و مستقیما در برابر خود شاه مسئول بودند. این ترتیب نبوغ‌آمیز که هر یک از مقامات کشوری‌ و لشکری‌ را جداگانه و مستقیما در برابر شاه مسئول می‌‌کرد باعث می‌‌شد که شاه بر آن‌ها تسلط داشته باشد؛ شاه این تسلط را توسط بازرسان ویژه خود که «چشم و گوش» شاه خوانده می‌‌شدند اعمال می‌‌نمود.

آنان به بازدید ساتراپی‌‌ها می‌‌پرداختند و مراقب بودند تا شورشی‌ در آن‌جا رخ ندهد یا ساتراپی‌ نافرمانی‌ نکند. ویژگی‌ نبوغ‌آمیز دیگر این بود که تعداد فرماندهان نظامی‌ با تعداد ساتراپ‌ها برابر نبود، چنان که هر فرمانده نظامی‌ فرماندهی‌ چهار یا پنج ساتراپی‌ را بر عهده داشت.

تخت جمشید
در این نقش برجسته که در ویرانه‌های‌ تخت جمشید پیدا شده است، مقامات رسمی‌ ماد در حال ادای‌ احترام به داریوش (نشسته بر تخت) هستند که ایالات امپراتوری‌ و نظام مالیاتی‌ را سامانی‌ تازه بخشید.

داریوش همچنین شیوه تازه‌ای‌ از نظام مالیاتی‌ در ساتراپی‌‌ها برقرار کرد. پیش از اصلاحات او ایالات به طور ادواری‌ «هدایایی‌» از طلا و سایر چیزهای‌ با ارزش به شاه تقدیم می‌‌کردند؛ اما هیچ مبلغ یا میزان ثابتی‌ برای‌ هر ساتراپی‌ وجود نداشت و ساتراپ‌ها غالبا هرچه را که ادعا می‌‌کردند توانسته‌اند گرد آورند به شاه تقدیم می‌‌نمودند.

داریوش یک نرخ مالیات استاندارد سالانه برای‌ هر ایالت تعیین کرد و دستور داد که ایالات ثروتمندتر مصر و بابل بیش از دیگران بپردازند و این نظام سیل ثروت را به سوی‌ خزانه مرکزی‌ او سرازیر کرد.

یکسان‌سازی‌ و استاندارد کردن نظام مالیاتی‌ داریوش با ابتکار ضرب مسکوکات بسیار تسهیل شد.

او این اندیشه را از لیدیایی‌‌ها اخذ کرده بود (پیش از آن پول ایران عبارت بود از شمش طلا و سایر فلزات و نیز کالاهایی‌ نظیر غلات، گاو و برده). سکه‌های‌ زر او را «دریک» می‌‌نامیدند که یا به افتخار نام خود او چنین نامیده شده بود یا از کلمه «زریک» که در فارسی‌ به معنای‌ طلا و زر است گرفته شده بود. استفاده از این سکه‌ها به عنوان پول رسمی‌ به افزایش معاملات بازرگانی‌ چه میان ساتراپی‌‌ها و چه با ملل بیگانه نیز بسیار کمک کرد.

شهریاری‌ مبتکر و کارآمد

داریوش در مدت سلطنت خود طرح‌ها و اقدامات دیگری‌ انجام داد که نظیر ضرب سکه به تقویت سازمان جدیدی‌ که او در امپراتوری‌ پهناور خود به وجود آورده بود منجر شد. این تلاش‌ها نشانه استعدادهای‌ او به عنوان مدیر و فرمانروایی‌ بسیار نوآور، سازنده و کارآمد بود.

مثلاً او به درستی‌ استدلال می‌‌کرد که سراسر ایالات نزدیک و دور شاهنشاهی‌ او باید با راه‌هایی‌ ایمن به یکدیگر متصل شوند؛ این کار هم قدرت مرکزی‌ را تقویت می‌‌کرد و هم ارتباط میان ایالات دوردست را بهبود می‌‌بخشید.

این طرح به ساختن راه‌هایی‌ انجامید که به خوبی‌ نگهداری‌ و پاسداری‌ می‌‌شدند؛ به وسیله این راه‌ها پیک‌ها و سپاهیان داریوش می‌‌توانستند سریع‌تر حرکت کنند. افزون بر این وجود این راه‌ها باعث تسهیل حرکت کالاهای‌ بازرگانی‌ از یک ایالت به ایالت دیگر می‌‌شد.

مشهورترین قسمت این جاده که به «جاده شاهی‌» معروف است، توسط داریوش از شوش به سارد به مسافت ۲۵۰۰ کیلومتر ساخته شد. هرودوت که خود از این جاده سفر کرده بود، آن را چنین توصیف می‌‌کند:

در فواصل معینی‌ در جاده ایستگاه‌هایی‌ با مهمانسراهای‌ عالی‌ ساخته شده. جاده بسیار ایمن است و از مناطق مسکونی‌ دور نمی‌‌شود. در لیدی‌ و فریقیه [در آسیای‌ صغیر] در مسیری‌ حدود ۵۰۰ کیلومتر ۲۰ ایستگاه وجود دارد… تعداد کل ایستگاه‌ها یا چاپارخانه‌ها در جاده، از سارد تا شوش به ۱۱۱ می‌‌رسد… انسان با طی‌ مسافتی‌ حدود ۱۵۰ فورلنگ [۳۰ کیلومتر] در روز می‌‌تواند طی‌ نود روز مسافرت خود را به پایان برساند.

پیک‌های‌ سلطنتی‌ [برید] داریوش سوارانی‌ بودند که در هر ایستگاه پیوسته اسب خود را عوض می‌‌کردند، «در پشت زین می‌‌خوابیدند» و این فاصله را فقط در پانزده روز طی‌ می‌‌کردند. جاده شاهی‌ مشابهی‌ از اکباتان به سوی‌ شمال شرقی‌ و به باختر [باکتریا] کشیده شده بود.

کاخ در شوش

جان کرتیس در کتاب ایران باستان خود به توصیف بنای‌ بزرگ و پر زرق و برقی‌ که داریوش در شوش ساخته است می‌‌پردازد.

«یکی‌ از دلایل اهمیت شوش ساختمان‌هایی‌ است که داریوش در آن‌جا بنا کرده بود؛ در حفاری‌‌های‌ این محل صفه‌های‌ وسیع پیدا شده‌اند. باشکوه‌ترین و تأثیرگذارترین آن‌ها کاخ آپادانا یا تالار بار و کاخ‌های‌ وابسته به آن است که اتاق‌هایی‌ در پیرامون یک حیاط وسیع، به سبک بابلیان، آن را احاطه کرده است…

طرح آپادانا… مبتنی‌ است بر یک تالار ستون‌دار مربع با برج‌هایی‌ در چهارگوشه بنا، که در سه گوش آن رواق‌هایی‌ میان برج‌ها وجود دارد.

ستون‌های‌ سنگی‌ بسیار زیبا سقف را نگه می‌‌داشته‌اند و در بالای‌ آن‌ها دو گاو نر پشت به پشت هم نشسته‌اند….

در کاخی‌ که داریوش متصل به آپادانا ساخت قاب‌های‌ آجری‌ لعابی‌ چند رنگ که احتمالاً دیوارهای‌ حیاط را می‌‌آراسته‌اند وجود داشته‌اند. یکی‌ از آن‌ها یک جفت شیر بالدار با سرهایی‌ انسانی‌ را نشان می‌‌دهد و در پایین آن یک صفحه بالدار وجود دارد، و در دیگری‌ گاردهای‌ سلطنتی‌ موسوم به «هنگ جاوید» نقش شده است.»

تخت جمشید
پلکان بزرگی‌ که به ضلع شرقی‌ آپادانا منتهی‌ می‌‌شود (تالار بار بزرگی‌ که ستون‌های‌ بلند آن را نگه می‌‌داشته‌اند) و در کاخ تخت جمشید وجود دارد.

***

سایر طرح‌های‌ بزرگی‌ که داریوش به اجرا درآورد عبارت بودند از آبراهه‌های‌ شگفت‌انگیز و کاخ‌ها. حدود ۲۵۰۰ سال پیش از ساختن کانال سوئز، او کانالی‌ را (که خود مصریان آغاز کرده بودند) با حدود دویست کیلومتر فاصله از نیل تا دریای‌ سرخ تکمیل کرد و بدین‌ترتیب دریای‌ مدیترانه را به دریای‌ سرخ (و دریای‌ عمان و خلیج فارس) وصل نمود. او همچنین کاخ‌های‌ سلطنتی‌ بزرگی‌ در شوش احداث کرد و ساختمان مجتمع قصرهای‌ تخت‌جمشید را (در جنوب غربی‌ پاسارگاد در فارس) آغاز نمود که جانشینانش آن را تکمیل کردند.

 

تخت جمشید
تصویر جدیدی‌ از ویرانه‌های‌ یک ورودی‌ به کاخ تخت‌جمشید با مجسمه‌های‌ عظیم گاوهای‌ سبک آشوری‌ که سرشان انسان است.

همچنین داریوش به توسعه ارتش و فتوحات جدید توجه داشت. تا زمان او بیش‌تر سپاهیان ارتش ایران را سربازان محلی‌ پارسی‌ یا ایالات دیگر تشکیل می‌‌دادند.

مهم‌ترین اصلاح نظامی‌ او این بود که به استخدام سربازان مزدور خارجی‌ علاوه بر سربازان مشمول محلی‌ پرداخت؛ تحقق این کار با ثروت‌های‌ عظیمی‌ که از طریق خراج و مالیات و امور بازرگانی‌ به دست می‌‌آورد ممکن می‌‌شد.

او برای‌ حفظ آمادگی‌ ارتش خود و نیز توسعه قدرت و نفوذ خویش، در سال ۵۱۹ ق. م علیه سکاها، قومی‌ که در منطقه دوردست و ناهموار شمال غربی‌ هند می‌‌زیستند، به لشکرکشی‌ پرداخت.

این منطقه به سرعت فتح شد و به یک ساتراپی‌ جدید امپراتوری‌ تبدیل گشت. اما اهمیت لشکرکشی‌ داریوش به شرق به سرعت به دست فراموشی‌ سپرده شد چون او سریعا متوجه غرب شد تا اسکیت‌ها، یعنی‌ اقوام نیمه‌متمدن منطقه غرب دریای‌ سیاه را تحت انقیاد در آورد.

این لشکرکشی‌ برای‌ داریوش و جانشینانش سرنوشت‌ساز بود زیرا نخستین حمله ایران به اروپا محسوب می‌‌شد. قاره اروپا به منزله دژی‌ بود که دولت ـ شهرهای‌ کوچک ولی‌ سرسخت و پر مقاومت یونانی‌ به مثابه پاسداران آن محسوب می‌‌شدند.

پیشنهاد فیلم مستند

سردار سپه

مشاهده و دانلود

دانلود مستند های تاریخی درباره ایران

مستند چهار راه تمدن

چهاراره تمدن

در چهارراه تمدن، سفر میکنیم به تاریخ ایران زمین، سرزمین پارس.
برنامه ای که ۴۰ سال پیش توسط دیوید فراست ساخته شد و هیچ وقت دیده نشد.
به کمک چندین باستان شناس و به همراه بازسازی وقایع آن دوران، این اتفاقات تاریخی رو برسی میکنیم.

دانلود مستند چهار راه تمدن (7 قسمت) از مجموعه ویژه برنامه با دوبله شبکه منوتو
دانلود مستند چهار راه تمدن (7 قسمت) از مجموعه ویژه برنامه با دوبله شبکه منوتو

از کوروش تا اسکندر، از اردشیر تا حمله‌ی اعراب، از ویرانی مغولها تا آبادی نصف جهان، از کشف طلای سیاه تا مدرنیته‌ی رضا شاه.
اپیزودهای این مجموعه به ترتیب : 1 – مدارک و شواهد 2 – افسانه یا تاریخ 3 – نگهبانان آتش مقدس 4- سایه خدا روی زمین 5 – نوادگان ترکان و مغولان 6 – نصف جهان 7 – یغماگران

دانلود مستند

مستند منم کوروش (12 قسمت)

دانلود مستند منم کوروش (12 قسمت) از مجموعه ویژه برنامه با دوبله شبکه من و تو

منم کوروش به نویسندگی و روایت دکتر محمود کویر دو مجموعه شش قسمتی (جمعا 12 قسمت) غیر مستند است که با الهام گرفتن از روایتهای تاریخی داستان زندگی کوروش را از تولد تا هنگامی که به پادشاهی پارس میرسد بازگو میکند.
در این انیمیشن که با تکنیک ‘تری دی کمیک’ ساخته شده در حدود هزار تصویر استفاده شده.


این نوشته بروزرسانی خواهد شد و مطالب تکمیلی در آپدیت های بعدی به آن اضافه خواهد شد.


کلمات و عبارات کلیدی مرتبط با این نوشته

امپراتوری ایران
امپراتوری ایران بزرگ
امپراتوری ایران قدیم
امپراتوری قدرتمند ایران
امپراتوری های ایران قبل از اسلام
نقشه امپراتوری ایران قدیم
امپراتوری های قدرتمند ایران
قدرت امپراتوری ایران
امپراطوری ایران فیلم
امپراتوری فارس ایران
ایران امپراتوری فراموش شده
امپراتوری ایران شامل چه کشورهایی بود
امپراتوری شاهنشاهی ایران
امپراتوری های ایران
امپراتوری های ایران باستان
امپراتوری هخامنشی ایران
امپراتوری هخامنشیان ایران
فیلم امپراتوری های ایران باستان
بزرگترین امپراتوری های ایران
لیست امپراتوری های ایران
امپراتوری جهانی ایران
امپراتوری ایران در جهان
کتاب امپراتوری جهانی ایران
امپراتوری ایران باستان چگونه کشور را اداره می کردند
امپراتوری ایران شامل چه کشورهایی بود
نخستین امپراتوری ایران چه نام داشت
عوامل انحطاط امپراتوری ایران چه بود
چرا امپراتوری ایران و روم به طور دائم میجنگیدند
امپراتوری های ایران باستان چگونه کشور را اداره می کردند
امپراطوری عظیم ایران
سلسله امپراطوری ایران
سقوط امپراتوری ایران
امپراتوری ایران بزرگ
امپراتوری ایران با کدام کشور همسایه بود
امپراتوری ایران باستان
امپراتوری ایران باستان چگونه کشور را اداره می کردند
امپراتوری های ایران باستان
فیلم امپراطوری ایران باستان

TVmostanad
TVmostanad

ایده راه اندازی سایت تی وی مستند همزمان با راه اندازی شبکه manoto2 به ذهن ما رسید. در همون روزهایی که شبکه منوتو ۲ بصورت ۲۴ ساعته فقط دمویی از مستند هایی که قرار بود در این شبکه پخش بشه رو نشون میداد. برای همین از روز اول ما شروع به آرشیو کردن مستندهای این شبکه کردیم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره تی وی مستند

ایده راه اندازی سایت تی وی مستند همزمان با راه اندازی شبکه manoto2 به ذهن ما رسید.

در همون روزهایی که شبکه منوتو ۲ بصورت ۲۴ ساعته فقط دمویی از مستند هایی که قرار بود در این شبکه پخش بشه رو نشون میداد.

برای همین از روز اول ما شروع به آرشیو کردن مستندهای این شبکه کردیم…

بقیه شو اینجا بخون…

آخرین مطالب بلاگ