تمدن بین النهرین

در این نوشته با 4 تمدن بین النهرین یعنی عیلامی ها, بابلی ها, آشوری ها و فینیفی ها آشنا خواهیم شد...
تمدن بین النهرین
فهرست مطالب

بین النهرین، دره‌ای‌ که بین دو رود مشهور دجله و فرات قرار گرفته است، اسامی مستعار فراوانی دارد: بهشت عهد عتیق، سرزمین راز و رمز، دیار هزار و یک شب…

پیشنهاد فیلم مستند

تمدن بزرگ

مشاهده و دانلود

بالارودی‌ها، پایین‌رودی‌ها بین‌ رودی‌ها

دو رود دجله و فرات از کوه آرارات سرچشمه می‌‌گیرند. همان نقطه‌ای‌ که کشتی‌ نوح، پس از سپری‌ شدن چهل روز توفان جهان‌شمول، بر قله‌اش نشست.

این دو رود همچون نیل، عامل اصلی‌ سرسبزی‌ و حاصلخیزی‌ منطقه‌ی بین النهرین هستند.

ساکنین اولیه بین النهرین

گروهی اعتقاد دارند که سامی‌ها، از اعقاب یا همان فرزندان فرزندان سام پسر نوح هستند. اولین گروه سامی‌ها که به فعالیت‌های عمرانی روی آوردند و متمدن شدند اکادی‌ها بودند. بعد کم‌کم سروکله‌ی سایر اقوام سامی یعنی آرامی‌ها، عبرانی‌ها و اعراب نیز پیدا شد.

تا امروز محققین موفق نشده‌اند مبدأ و منشأ سکنه‌ی خیلی‌ قدیم بین‌النهرین را کشف کنند و هنوز مشخص نیست که این مردم از کجا آمده‌اند تا در این منطقه‌ی سرسبز و مصفا لنگر بیندازند.

مستند تاریخ جهان در ۲ ساعت

در این برنامه، حماسه‌ی ۱۴ میلیارد ساله‌ی تاریخ جهان‌مان را دو ساعت بازگو خواهیم کرد.
این سفر سریع از شروع زمان تا زمان حال ادامه خواهد داشت و هر از گاهی متوقف خواهد شد تا نقاط عطف مهم تاریخ، لحظات تاریخی و روابط شگفت‌آور میان گذشته‌ی دور و زندگی کنونی ما را کشف کند.
این روشی کاملاً جدید برای نگریستن به تاریخ جهان، سیاره‌ی زمین و بشریت است.

دانلود مستند تاریخ جهان در ۲ ساعت از مجموعه ویژه برنامه

تولید‌کنندگان این برنامه، به کمک اطلاعات برگرفته از تاریخ بزرگ، موانع دیرینه‌ی میان دانش و تاریخ را برداشته‌اند تا نشان دهند که چگونه اخترفیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، فسیل‌شناسی، مردم‌شناسی و تمامی عصرهای تاریخ با هم ترکیب می‌شوند و یک روایت واحد را به وجود می‌آورند.
از تشکیل زمین و ظهور حیات گرفته تا پیشرفت بشر و رشد تمدن، این برنامه‌ی ۱۲۰ دقیقه‌ای به داستان ۱۴ میلیارد ساله‌ی زمین نگاهی سریع خواهد انداخت.

بعضی‌ معتقدند که این قبایل از شمال یعنی‌ از سرزمین‌های‌ بین دریای‌ خزر و دریای‌ سیاه به سوی‌ آسیای‌ صغیر ـ ترکیه‌ی امروزی‌ ـ و بین النهرین سرازیر شده‌اند، اما اعتقاد برخی‌ دیگر این است که نژاد آرین یا آریایی‌ ابتدا از آسیای‌ مرکزی‌ مهاجرت کرده، از ترکستان به فلات ایران آمده‌اند و پس از اقامت در آنجا، گروهی‌ به طرف خاور ـ افغانستان و هند ـ رفتند و گروهی‌ دیگر از طرف آسیای‌ صغیر به مرور زمان تا آخرین نقاط اروپا پیش رفته‌اند.

اقوام سامی

در همان زمان گروهی‌ از اقوام سامی‌ که در سواحل شمال آفریقا و اطراف رود نیل اقامت داشتند، راه بین النهرین را پیش گرفتند.

در این منطقه، اقوام سامی‌ دولت‌های‌ عیلام، بابل، آشور و قبایل آرین دولت‌های‌ سومر و آکاد و هیت و لیدی‌ را تشکیل دادند. سرانجام در پایان جدال‌های‌ قبیله‌ای‌، قومی‌ آریایی‌ به قدرت رسید و پس از انقراض و فروپاشی‌ تمامی‌ دولت‌های‌ فوق‌الذکر، امپراتوری‌ ماد را تشکیل داد.

برخلاف شهرنشینان متمدن مصری‌، این اقوام آریایی‌ و سامی‌ در آغاز اصلاً علاقه‌ای‌ به پیاده شدن از اسب‌های‌شان و اتراق در مکانی‌ ثابت نداشتند و به‌تدریج و با تقلید از تمدن‌های‌ همسایه به شهرسازی‌ روی‌ آوردند.

اعتقادات مذهبی در بین النهرین

ریشه‌ی معتقدات مذهبی‌ این اقوام تقریباً یکی‌ بود. همه‌ی آنها به یک لشکر رب‌النوع و الهه ایمان داشتند. قدیمی‌‌ترین دعاهای‌ این اقوام از توسل‌شان به جادو و جنبل برای‌ بی‌‌قدرت ساختن ایزدان بد و شرور، و تحصیل امتیاز از ایزدان نیک و «بچه مثبت» حکایت دارد.

مذاهب نواحی‌ دجله و فرات معمولاً هیچ‌گاه از حقوق فقیر در برابر غنی‌ و ضعیف در برابر زورمند طرفداری‌ نمی‌‌کردند. اصولاً به چیزی‌ به نام ارزش‌های‌ اخلاقی‌ پایبند نبودند و کلاً با مسئله‌ای‌ به نام حقوق انسانی‌ و بشری‌ بیگانه بودند، چون در نهایت امر به انجام مراسم و تشریفات دینی‌، بیشتر از زندگی‌ شرافتمندانه و درست اهمیت می‌‌دادند.

این جماعت به‌راحتی‌ اموال همسایه‌ی خود را بالا می‌‌کشید و با یک ورد طولانی‌ جادویی‌ گناه خود را می‌‌شست، بی‌‌گناهان را طعمه‌ی تیغ خشم خود می‌‌کرد و سپس با نثار قربانی‌ به درگاه رب‌النوع اعظم همچون بدو تولد، طیب و طاهر و عاری‌ از خطا می‌‌شد.

بد نیست نگاهی‌ اجمالی‌ بیاندازیم به برجسته‌ترین و مشهورترین تمدن‌های‌ منطقه‌ی بین‌النهرین.

بت‌دزدان عیلامی‌

نام عیلام را یهودیان به این سرزمین داده‌اند و معنای‌ آن در زبان عبری‌ «سرزمین بلند» است اما تاکنون معلوم نشده که مردم این سرزمین در چه زمان و از کجا به این ناحیه آمده‌اند و اصل و منشأ آنها کجا بوده است.

تمدن بین النهرین
بت‌دزد عیلامی‌

تاریخ عیلام

تاریخ عیلام هنوز درست و حسابی‌ بر مردم امروز معلوم نشده و تمام آنچه از آنها می‌‌دانیم، مطالبی‌ است که در مورد ایشان در متون سومری‌ آمده است.

البته در نتیجه‌ی حفاری‌‌های‌ باستان‌شناسان آثاری‌ بازمانده از شش هزار سال پیش مربوط به اقوام عیلام به‌دست آمده که برخی‌ از احوالات و عادات زندگی‌ مردم آن سامان را مشخص می‌‌کند.

از آن جمله است : استعمال ابزار و اسلحه‌ی مسی‌، کشاورزی‌ و کاشتن غلات و اهلی‌ کردن دام‌ها، استفاده از آیینه و جواهرات و اشتغال به بازرگانی‌ و تجارت.

عادت بد عیلامی‌‌ها این بود که به هر شهری‌ حمله می‌‌کردند، بت‌های‌ آن را جمع می‌‌کردند و به اسم غنیمت جنگی‌ به معابد خود می‌‌آوردند و به کلکسیون رب‌النوع‌های‌ مورد پرستش خود می‌افزودند.

این‌طور که در تاریخ آمده، هشتاد درصد الهه‌ها و ایزدان مورد پرستش عیلامی‌‌ها، غیربومی‌ بودند. طبعاً این رب‌النوع دزدی‌ که نفرین بت‌پرستان دزدزده را به دنبال داشت، سرانجام کار دست‌شان داد و به انقراض دولت و تمدن‌شان منجر شد.

پایان دوره عیلامی ها

در سال ۶۴۶ پیش از میلاد، آشور بانیپال به عیلام لشکر کشید، شهر شوش پایتخت عیلام را تاراج و سپس ویران کرد و تمام مردم آن، از زن و بچه و کودک و پیرمرد گرفته تا جوانان و سربازان را از دم تیغ گذراند.

البته آشور بانیپال بعدها در کتیبه‌ای‌ توضیح داد که علت اصلی‌ این نژادکشی‌ وحشیانه و تخریب بی‌‌رحمانه این بود که عیلامی‌ها در هزار سال پیش، طی عملی زشت و غیراخلاقی آنو ـ رب‌النوع زمین را ـ از نینوا، مرکز تمدن آشور، ربوده بودند.

قانونمندان سومری‌

سومریان قدیمی‌‌ترین قوم در تاریخ جهان هستند که سیستم «دولت‌شهر» را برای‌ اداره‌ی مملکت خود به‌کار بردند.

تا اوایل قرن بیستم گمان بر این می‌‌رفت که این سیستم حکومتی‌ زاده‌ی فکر یونانیان است، اما در پی‌ کشف الواح سومری‌ کاشف به عمل آمد که در حقیقت سومریان مبتکر این نظام محسوب می‌‌شوند نه یونانی‌‌ها (مگر اینکه بعدها کشف شود که سومریان نیز خودشان این ایده را از یک تمدن کهن‌تر کش رفته باشند).

دولت شهر

اما این سیستم «دولت‌شهر» چه بود؟ سومر از تعدادی شهر کوچک تشکیل شده بود که بر هر یک از این شهرها یک رییس مذهبی‌ توأمان به‌عنوان کاهن و فرمانروا حکومت می‌‌کرد و در واقع شهر با حکومت تئوکراسی‌ اداره می‌‌شد.

در هر شهر معبدی‌ بزرگ وجود داشت که مقر حکومت این کاهنان تاجدار یا سانگوها بود. این سانگوها تابع و نماینده‌ی پیشوای‌ اعظمی‌ بودند که انسی‌ خوانده می‌‌شد. انسی‌ یک پاپ امپراتور بود، حاکم جان و مال و ناموس مردم و نماینده‌ی بر حق رب‌النوع اعظم بر روی‌ زمین.

عقاید سومری ها

به اعتقاد سومریان، او از جنس مافوق بشر یعنی‌ از قماش خدایان بود که در صورت آدمی‌ ظاهر شده و اطاعت‌اش بر همه واجب بود.

سومریان، که در ابتدا مردمی‌ کوه‌نشین بودند و عادت داشتند که بت‌های‌ خود را روی‌ قله‌ی کوه‌ها مستقر کنند، هنگامی‌ که از کوه‌ها پایین آمدند و دشت‌نشین و شهروند شدند، همچنان به عادت گذشته‌ی کوهستانی‌ خود، تپه‌های‌ سنگی‌ و شنی‌ درست می‌‌کردند و بت‌های‌ خود را بالای‌ آنها قرار می‌‌دادند.

سومریان ایمان داشتند که کلیه‌ی حوادث زندگی‌ انسان و وقایع جهان خاکی‌ از آسمان سرچشمه می‌‌گیرد و ناشی‌ از اراده‌ی خدایان است. به باور آنها، هر فرد سومری‌، روحی‌ یا خدایی‌ کوچک مخصوص به خود داشت که مقیم آسمان‌ها بود.

نقش این روح محافظ یا بادی‌‌گارد این بود که برای‌ آسایش و سعادت خود نزد خدایان بزرگ دعا کند. البته در مقابل این ارواح نیکو، ارواح خبیثه یا شیاطینی‌ هم وجود داشتند که درصدد دور کردن ارواح نیکو بودند تا جسم فرد سومری‌ را تسخیر کنند.

سومریان در ابتدا فرزندان و عزیزان خود را برای‌ خشنودی‌ خدایان قربانی‌ می‌‌کردند، اما احتمالاً در پی‌ اصلاحات مذهبی‌، ترجیح دادند از چهارپایان برای‌ این امر خیر استفاده کنند.

در یکی‌ از الواح گلی‌ سومری‌ چنین آمده:

گاو فدیه‌ی آدمی‌ و جانشین برحق اوست، پس سزاست که آدمی‌ جان گاو را به جای‌ جان خویش قربانی‌ خدایان نماید.

حمورابی و قوانین او

قانون سومری‌ را که نخستین قانون اصیل و بزرگ جهان است، حمورابی‌ تدوین کرد. او دستور داد مجموعه‌ی این قوانین را بر روی‌ ستون سنگی‌ سیاه و سختی‌ به ارتفاع تقریباً ۵ /۲ متر بنویسند و سپس در پرستشگاه «مردوک» خدای‌ بزرگ سومریان نصب کنند.

چرا این ستون را در سردر دادگاه عالی‌ سومر نصب نکردند؟

چون در روزگاران باستان این عقیده رایج بود که چیزی‌ به نام قانون بشری‌ معنا و مفهومی‌ ندارد و قوانین همگی‌ باید توسط شخص ایزدان وضع شوند.

تدوین قانون نشانه‌ی مطمئن تمدن رو به پیشرفت است، اما اندیشه‌های‌ ورای‌ برخی‌ از قوانین حمورابی‌ حقیقتاً متعلق به عصر سنگ و دوره‌ی توحش بشر بود. به‌طور مثال قانون حمورابی‌ سوگند یا آزمون گناه را تجویز می‌‌کرد.

آزمون گناه

آزمون گناه روشی‌ بود کاملاً بدوی‌ و صددرصد ابلهانه برای‌ تشخیص بی‌‌گناهی‌ یا گناهکاری‌ فرد. طبق این آزمون پرخطا، فرد متهم را بی‌‌هوا داخل رودخانه‌ی خروشانی‌ می‌‌انداختند.

اگر او شناگر قابلی‌ بود و نجات می‌‌یافت، مشخص می‌‌شد که بی‌‌گناه است و کسی‌ را که به او تهمت زده بود، زنده‌زنده در آتش می‌‌سوزاندند. اما اگر فرد بخت‌برگشته، حتی‌ یک پادوچرخه‌ی ساده هم بلد نبود و غرق می‌‌شد، معلوم می‌شد که تبهکاری بالفطره است و دارایی‌ و اموال او به فردی‌ بخشیده می‌‌شد که به مغروق بهتان زده بود.

چه می‌‌شد کرد؟ به قول معروف در نهایت حتی‌ قانون بد هم از بی‌‌قانونی‌ بهتر است.

اخلاق گرایی

آیا قانون باعث شد بابلی‌ها مردمی اخلاق‌گرا بشوند؟

شک دارم. هرودوت مورخ یونانی که چنین روایت می‌کند:

«هر زنی که در بابل به دنیا آمده بود باید در طول عمرش یک بار به معبد می‌رفت و با یک غریبه همبستر می‌شد».

از آنجا که این معبد در تمام طول سال خیلی شلوغ بود دیگر به شانس آن زن مربوط می‌شد. اگر بر و رویی داشت، زود نذرش را ادا می‌کرد و برمی‌گشت سر خانه و زندگی‌اش اما اگر ریخت و قیافه‌اش تعریفی نداشت، ممکن بود سال‌ها طول بکشد تا به وظیفه‌ی مذهبی و شهروندی‌اش عمل کند.

در قوانین حمورابی قوانین سفت و سختی هم برای خیانتکاران پیش‌بینی شده بود؛ مثلاً زن شوهرکش اگر به نیت ازدواج مجدد این کار را انجام داده بود به چهار میخ کشیده می‌شد و اگر در حین عمل مچ‌اش گرفته می‌شد در آب غرق می‌شد.

خط میخی, ابتکار سومری ها

سومریان مبتکر خط میخی‌ نیز بودند. وجه نامگذاری‌ این خط چه بود؟

یکی‌ به‌خاطر اینکه مدت‌های‌ مدید زبان‌شناسان و باستان‌شناسان را میخ خود کرده بود و دیگر اینکه حروف این خط شباهت غریبی‌ به میخ‌پرچ داشت.

سومری‌‌ها این خط را با کمک چکش و قلم روی‌ الواح سنگی‌ و گلی‌ حک می‌‌کردند. کار دشوار و سختی‌ که مستلزم صرف انرژی‌، وقت و دقت بسیار بود. جهان غرب برای‌ نخستین بار از طریق کتیبه‌ی بیستون با خط میخی‌ آشنا شد (فارسی‌ باستان نیز به این خط نوشته می‌‌شد).

مستند چهار راه تمدن

در چهارراه تمدن، سفر میکنیم به تاریخ ایران زمین، سرزمین پارس.
برنامه ای که ۴۰ سال پیش توسط دیوید فراست ساخته شد و هیچ وقت دیده نشد.

دانلود مستند چهار راه تمدن (7 قسمت) از مجموعه ویژه برنامه با دوبله شبکه منوتو
دانلود مستند چهار راه تمدن (7 قسمت) از مجموعه ویژه برنامه با دوبله شبکه منوتو

به کمک چندین باستان شناس و به همراه بازسازی وقایع آن دوران، این اتفاقات تاریخی رو برسی میکنیم.
از کوروش تا اسکندر، از اردشیر تا حمله‌ی اعراب، از ویرانی مغولها تا آبادی نصف جهان، از کشف طلای سیاه تا مدرنیته‌ی رضا شاه.
اپیزودهای این مجموعه به ترتیب : 1 – مدارک و شواهد 2 – افسانه یا تاریخ 3 – نگهبانان آتش مقدس 4- سایه خدا روی زمین 5 – نوادگان ترکان و مغولان 6 – نصف جهان 7 – یغماگران

برج‌سازان بابلی‌

در باب یازدهم تورات داستانی‌ آمده که به “داستان برج بابل” معروف شده است. این داستان عبرت‌آموز به قرار زیر است:

«در روزگاران کهن، فرزندان آدم بر روی‌ کره‌ی زمین همه به یک زبان سخن می‌‌گفتند. آن‌گاه زمانی‌ رسید که قصد کردند از شرق کوچ کنند.

رفتند تا به جلگه‌ای‌ در سرزمین شنعار رسیدند و آنجا رحل اقامت افکندند و نامش را بابل نهادند. سپس به‌ یکدیگر گفتند بیایید تا برای‌ خود شهری‌ بسازیم و بر آن برجی‌ بنا کنیم، چنان بلند که سر بر عرش آسمان بساید تا بدین‌سان نامور شویم و از پراکنده شدن در سطح پهناور زمین باز ایستیم.

در این هنگام یهُوه نزول کرد تا شهر و برجی‌ را که فرزندان آدم دست‌اندرکار ساختن‌اش بودند مشاهده کند.

یهُوه از جسارت این قوم به هراس افتاد و به‌ خود گفت این مردم یکپارچه‌اند و زبانی‌ یکپارچه دارند و با این یکپارچگی‌ هیچ کاری‌ از آنان دور نیست.

پس یهوه برای‌ برهم زدن نقشه‌ی آنها چاره‌ای‌ اندیشید و چنان کرد که دیگر زبان یکدیگر را نفهمیدند. چون از فهم زبان هم ناتوان ماندند، ناچار در میان آنها تفرقه افتاد و از ساختمان برج دست کشیدند و بر روی‌ کره‌ی پهناور زمین پراکنده شدند.»

تمدن بین النهرین
تصویر برج‌ساز بابلی

این داستان صد البته بیشتر به افسانه‌های‌ کهن مصر و یونان شباهت دارد، اما اشاره‌ای‌ که در آن به خصیصه‌ی ساختمان‌سازی‌ و برج‌سازی‌ بابلیان شده جالب توجه و حائز اهمیت است.

بابلیان در حقیقت نخستین کارگزاران سازندگی‌ تمدن در منطقه‌ی بین‌النهرین بودند.

باغ‌های‌ معلق که زمانی‌ یکی‌ از عجایب هفتگانه‌ی جهان بود و در اثر یورش اقوام بیابانگرد منهدم شد، از ساخته‌های‌ اعجاب‌آور معماران بابلی‌ بود.

عقاید بابلی ها

از تمدن بابل ادبیات و نوشته‌های‌ مذهبی‌ فراوانی‌ به‌جای‌ مانده است.

ظاهراً مردم بابل در ابتدا تنها ماه را می‌‌پرستیدند، اما بعدها با توجه به این موضوع که خورشید هم انصافاً عنصر زحمتکشی‌ است و می‌‌سوزد و می‌‌سازد تا روز را روشن کند، او را هم به ‌عنوان باشکوه رب‌النوع مفتخر کردند.

پس از خورشید یکی‌‌یکی‌ سیارات و ستارگان نیز به فهرست مواد پرستیدنی‌ بابلی‌‌ها افزوده شد تا این جماعت به اندازه‌ی یک کهکشان راه شیری‌ رب‌النوع و الهه داشته باشند.

مذهب بابلی‌ برخلاف آیین مصری‌، وعده‌ی وسوسه‌انگیز زندگی‌ مرفه و جذاب پس از مرگ را به کسی‌ نمی‌‌داد.

در نظر بابلیان ورای‌ مرگ جز گِل و خاک و غیر از تاریکی‌ و ناآرامی‌ ابدی‌، ظلمت هولناک و بدبختی‌ بی‌‌وقفه و تمام‌نشدنی‌ چیز دیگری‌ وجود نداشت.

بابلی‌‌ها قرن‌ها پیش از مسیحیان به کهن‌الگوی‌ «گناه نخستین» معتقد بودند و انسان را ذاتاً گناهکار می‌‌دانستند. در ادعیه و اوراد بابلی‌، احساس عمیق خطاکار بودن و ناچیز بودن انسان به‌وضوح به‌چشم می‌‌خورد.

قسمتی‌ از یک دعای‌ بابلی‌ به ‌شرح زیر است:

«خدابانوی‌ من، گناهانم بسیار است و خطاهایم سنگین
خدابانو، چه بدانم چه ندانم
گناهانم بسیار است و خطاهایم سنگین
خدابانو، چه آگاه باشم و چه نباشم
گناهانم بسیار است و خطاهایم سنگین
باشد که خشم در قلب خدابانو فرونشیند».

تمدن بین النهرین
تصویر یک آشوری در حال ضربه زدن با گرز

میلیتاریست‌های‌ آشوری‌

آشوریان یکی‌ از قبایل سامی‌ بودند که پنج هزار سال پیش جامعه‌ی بسیار کوچکی‌ را به وجود آوردند و نام آسور یا آشور ـ که نام رب‌النوع اعظم‌شان بود ـ را بر خود گذاشتند.

از آنجا که سرزمین آنها به‌طور مداوم از شمال و جنوب در معرض حملات قبایل همسایه قرار داشت، جنگجو، خشن و سخت‌جان بار آمده بودند. این قوم کم‌تعداد به مرور زمان، با رعایت برنامه‌های‌ تنظیم خانواده یا بهتر بگوییم تکثیر خانواده و افزایش جمعیت خود، صاحب نیروی‌ جنگی‌ عظیم، قوی‌ و مؤثری شدند که در مقطعی‌ از تمدن بین‌النهرین، مقتدرترین نیروی‌ نظامی‌ منطقه محسوب می‌‌شد.

آشوریان پس از آنکه دریافتند نیروی‌ نظامی‌‌شان برای‌ تجاوز به قبایل و اقوام و تمدن‌های‌ همسایه به حد کافی‌ و لازم رسیده است، شروع به اشغال سرزمین‌های‌ مجاور خود کردند.

آنها شهر با عظمت و افسانه‌ای‌ نینوا را در کنار دجله به‌پا کردند و قلمرو خود را از شمال خاوری‌ عراق کنونی‌ تا حوالی‌ دریای‌ خزر گستراندند (اراک، همدان، آذربایجان و بخشی‌ از تهران ـ تا زیر پل گیشا ـ بخشی‌ از امپراتوری‌ آشور محسوب می‌‌شدند).

شاهان آشوری‌ پس از تسخیر شهرهای‌ مختلف، دارایی‌ مالی‌ و جنسی‌ آن شهرها را به نینوا می‌‌آوردند تا خرج زندگی‌ به‌شدت منکراتی‌ خود کنند.

عقاید آشوری ها

آشوریان مانند بابلی‌‌ها مردمانی‌ مذهبی‌ بودند اما ایزدان آنها روحیه‌ای‌ به‌شدت میلیتاریستی‌ و جنگ‌طلبانه داشتند.

دو رب‌النوع اعظم آنها یکی‌ آسور یا آشور خدای‌ ملی‌، خدای‌ جنگ و خدای‌ خورشید بود که طبق اعتقاد پیروانش، از قوم آشور خواسته بود کلیه‌ی مردمی‌ که او را پرستش نمی‌‌کنند به وسیله‌ی جنگ به اطاعت و اسارت درآورده، سرزمین‌های‌شان را تصرف کنند، و دیگری‌ ایزدبانویی‌ بود به نام «ایشتار» یا «استر» که با حفظ سمت به‌عنوان الهه‌ی جنگ، رب‌النوع مسئول رتق‌وفتق امور منکراتی‌ قوم آشور نیز بود.

آشوریان هنگام غلبه بر همسایگان خود، بدترین توهین‌ها و رفتارها را نسبت به خدایان مردم آن سرزمین روا می‌‌داشتند. بت‌های چوبی‌، سنگی‌ و سرامیک را می‌‌شکستند، آتش می‌‌زدند و یا با خواری‌ و خفت در میان گل‌ولای‌ کوچه‌ها روی‌ زمین می‌‌کشیدند.

طبیعی‌ بود که این شیوه‌ی جنگ‌افروزی‌، جفتک‌اندازی‌ و بت‌ضایع‌کنی‌، حتی‌ باب طبع «جمان باستانِ تابع قانون جنگل» هم نبود و تمدن آشور در کمتر از یک سده توسط اقوام بیابانگرد همسایه و امپراتوری‌ مقتدر پارس‌ها (یعنی‌ اجداد خودمان) فروپاشید.

تمدن بین النهرین
کاسب‌های موج‌سوار فنیقی

کاسب‌های موج‌سوار فنیقی

فنیقی‌‌ها در ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد یکی‌ از اقوام زیر سلطه‌ی امپراتوری‌ مصر بودند، ولی‌ پس از آنکه قدرت مصر رو به تحلیل گذاشت، شهرهای‌ فنیقی‌ از موقعیت استفاده کردند و خود را از قید بندگی‌ حکومت مصر خلاص کردند.

فنیقی‌‌ها در اصل قومی‌ دریانشین بودند که حدود دوازده قرن بر دریای‌ مدیترانه تسلط داشتند و بازرگانی‌ بین سواحل مدیترانه و ارتباط بین خاور و باختر را در انحصار خود داشتند. درواقع آنها نخستین سفیران فرهنگی‌ ـ تجاری‌ مشرق‌زمین در جهان غرب بودند.

آنها نخست با قبایل بیابانگرد یونانی‌ ـ که در آن زمان بسیار لُپ‌گلی‌ بودند ـ شروع به معامله کردند. متأسفانه فنیقی‌‌ها در تجارت چندان صادق و درستکار نبودند. تقریباً هر جنس بنجلی‌ که در مشرق‌زمین باد کرده بود و یک پول سیاه هم نمی‌‌ارزید را به یونانی‌‌های‌ بی‌‌خبر از همه‌جا به گزاف‌ترین قیمت قالب می‌‌کردند.

هومر شاعر بزرگ یونانی‌ ـ احتمالاً پس از خرید یک شانه‌ی تاریخ مصرف گذشته یا شامپویی‌ تقلبی‌ ـ از این جماعت سیاه‌کار چنین با خشم و آزردگی‌ یاد می‌‌کند:

فنیقی‌‌ها، جماعتی‌ که کشتی‌‌ها، دغلکاری‌‌ها و آزمندی‌‌های‌شان مشهور است، چاچول‌بازانی‌ که در کشتی‌‌های‌ سیاه خود تنها چیزهای‌ بی‌‌ارزش می‌‌آورند.

ابداع خط الفبایی

البته جدا از حقه‌بازی‌ و نیرنگ فنیقی‌‌ها در امر تجارت، بشر باید خیلی‌ ممنون آنها باشد چون فنیقی‌‌ها مبتکر خط الفبایی‌ بودند.

آنها یک‌سری‌ از اشکال هیروگلیف و یک‌سری‌ از علائم ساده‌ی سومری‌ را گرفتند و با خرج مقداری‌ از هوش و تخیل و ابتکار خود، نخستین الفبای‌ جهان را خلق کردند.

فنیقی‌‌ها نام نخستین حرف را الف (به معنی‌ گاو) و دومین حرف را بث (بیت = خانه) گذاشتند. بعدها آنان همراه با کالاهای‌ تجاری‌شان، حق امتیاز، بهره‌برداری‌ و اصلاح الفبا را نیز با قیمتی‌ بالا به یونانیان واگذار کردند.

الفبای‌ فنیقی‌ مرکب از بیست‌ودو حرف بی‌‌صدا (همخوان) بود. یونانی‌‌ها حروف صدادار (واکه) را به آن افزودند و به‌جای‌ از راست به چپ، آن را از چپ به راست نوشتند و به تقلید از فنیقی‌‌ها حروف خود را آلفا، بتا و… نامیدند.

عقاید فینیقی ها

خدای‌ بزرگ فنیقی‌‌ها «بعل» نام داشت. این رب‌النوع، ایزدی‌ بسیار مکار، بی‌‌رحم، بدذات، خشن و پیش‌بینی‌‌ناپذیر بود.

بعل
بعل

او تنها بلد بود کارهای‌ بسیار بد بکند. ایجاد رعد و برق، ارسال بیماری‌‌های‌ واگیردار و اپیدمیک، غرق کشتی‌‌های‌ تجاری‌ و مسافربری‌، ایجاد زمین‌لرزه، ته‌ گرفتن غذا، جرم گرفتن سنگ توالت و خط زدن مشق بچه‌ها از جمله اقدامات شریرانه و رذیلانه‌ی این ایزد بلای‌ جان بود.

در حقیقت «بعل» هیچ ‌کار نیکی‌ انجام نمی‌داد و همیشه هم اوقاتش تلخ بود. بنابراین فنیقی‌‌های‌ بینوا مجبور بودند مدام برای‌ آرام کردن او، به پیشگاه حضرتش، قربانی‌‌های‌ ارزشمند تقدیم کنند.

غالباً این قربانی‌‌ها، پسران اعیان و ثروتمندان و طبقات حاکمه بودند که باید آنها را زنده‌زنده در آتش می‌‌سوزاندند. به‌نوعی‌ فنیقی‌‌ها بنیان‌گذار «شایسته‌سوزی‌» در تاریخ بشریت هستند.

در منظر فرد فنیقی‌، جهان آینده عبارت بود از عالمی‌ به نام خاموشی‌ بزرگ که دنیایی‌ بود از عدم و فنا که تنها تاریکی‌ و سردی‌ را داشت.

علت انقراض فنیقی‌‌ها چه بود؟ افسردگی‌ گروهی‌ و خودکشی‌ جمعی‌ و یا غرق شدن به علت استفاده از چوب بنجل در ساخت کشتی‌؟ پاسخ دقیق این سؤال هنوز که هنوز است آشکار نشده است…

مستند بهشت، فراتر از افسانه

در تورات، باغ عدن بیانگر بهشتی است که بشر به خاطر گناهانش آن را از دست داد.
این قسمت به بررسی نظریه‌هایی درباره‌ی چگونگی از دست رفتن بهشت و جایی که بوده است می‌پردازد.

دانلود مستند بهشت، فراتر از افسانه از مجموعه ‌رازهای گذشته

تورات می‌گوید عدن در شرق اسراییل قرار داشته، جایی که چهار رود به یکدیگر می‌رسیده‌اند.
دجله و فرات در عراق حقیقی‌اند، اما فیشون و جیحون را سال‌هاست که افسانه می‌پندارند.
تصاویر ماهواره‌ای جدید تحلیل شده توسط دکتر جوریس زارینز نشان می‌دهد که این رودها همان طور که تورات می‌گوید در عراق وجود داشته‌اند.
او می‌گوید که آن ناحیه در ۶۰۰۰ پیش از میلاد سرسبز بوده است، اما با سخت‌تر شدن آب و هوا و جایگزین شدن کشاورزی به جای شکار، انسان بهشتش را «گم» کرده است.
نظریه‌ی دیگری عدن را در زیر دریای سیاه قرار می‌دهد.
نمونه‌های رسوبی عمیق نشان می‌دهند که این ناحیه زمینی خشک و حاصلخیز بوده است، تا آنکه سیل عظیمی در پس عصر یخ آن را نابود کرده است.
آیا متون دیگری غیر از تورات نیز از مفهوم عدن سخن می‌گویند؟ هم حماسه‌ی بابیلونی گیلگمش و هم متون یونان باستان سخن از بهشتی گم شده می‌گویند.
با هم به دیدن شواهدی می‌نشینیم که از رازی کهنه پرده برمی‌دارند.

تصویر TVmostanad
TVmostanad

ایده راه اندازی سایت تی وی مستند همزمان با راه اندازی شبکه manoto2 به ذهن ما رسید. در همون روزهایی که شبکه منوتو ۲ بصورت ۲۴ ساعته فقط دمویی از مستند هایی که قرار بود در این شبکه پخش بشه رو نشون میداد. برای همین از روز اول ما شروع به آرشیو کردن مستندهای این شبکه کردیم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره تی وی مستند

ایده راه اندازی سایت تی وی مستند همزمان با راه اندازی شبکه manoto2 به ذهن ما رسید.

در همون روزهایی که شبکه منوتو ۲ بصورت ۲۴ ساعته فقط دمویی از مستند هایی که قرار بود در این شبکه پخش بشه رو نشون میداد.

برای همین از روز اول ما شروع به آرشیو کردن مستندهای این شبکه کردیم…

بقیه شو اینجا بخون…

آخرین مطالب بلاگ