شاید اینطور به نظر میرسد که کنتـرل اختلال وسواس فکری، نیاز به کار زیادی داشته باشد. ممکن است اینطور به نظر برسد که کار، خیلی سخت است!
توصیه میکنیم قبل از مطالعه این نوشته, مقالات زیر را بخوانید:
۳ – حقه های اختلال وسواسی ـ اجباری
آیا غلبه بر وسواس فکری کار سختی است؟
بچههای مبتلا به اختلال وسواس فکری معمولاً در مورد این مسئله مطمئن نیستند، چون مبارزه با اختلال وسواسی ـ اجباری خیلی ترسناک بهنظر میرسد.
بعضی از بچهها از اینکه کار بزرگی را بهعهده بگیرند، وحشتزده میشوند.
فرض کنید در پایین این پلهها ایستادهاید.
اگر کسی به شما بگوید که بدون گرفتن نردهها از این پلهها بالا برو، ممکن است بگویید: «من نمیتوانم، اینکار خیلی سخت است.»
اما اگر کسی به شما بگوید که یک قدم بردارید، میتوانید این کار را بکنید.
بعد میتوانید یک قدم دیگر بردارید و بعد یکی دیگر و تا بالاخره به بالای پلهها برسید.
راه رسیدن به بالای طولانیترین پلهها هم فقط این است که قدم به قدم از پلهها بالا بروید.
شما خودتان این را میدانید. در واقع شما در طول زندگیتان از پلههای زیادی بالا رفتهاید.
احتمالا با مشکلات زیادی هم روبهرو شدهاید. شما کارهایی را یاد گرفتهاید که فکر نمیکردید بتوانید از عهدهی آنها بربیایید، کارهایی مانند دوچرخهسواری بدون چرخهای کمکی، قایق سواری و یا دست زدن به حیوانات بیرون از قفس.
- در مورد یکی از کارهایی که ابتدا خیلی برایتان سخت بود و الان میدانید که چطور آن را انجام دهید، فکر کنید.
- در دفتر خود، در مورد آن بنویسید یا نقاشی کنید.
- برای یاد گرفتن آنها چه مراحلی را طی کردید؟
- آیا تنها یک قدم، کافی بود؟
- چطور با وجود سختی راه، باز هم به مسیرتان ادامه دادید؟
- چند دقیقه در مورد کارهای سختی که یاد گرفتهاید فکرکنید.
شما میتوانید قدم به قدم، روش کنترل اختلال وسواسی ـ اجباری را بیاموزید.
میتوانید قدمهایتان را با هر اندازهای که دوست دارید بردارید؛ بزرگ یا کوچک.
این شما هستید که در این مورد تصمیم میگیرید.
مهم نیست که قدمهای بزرگی برمیدارید یا قدمهایتان کوچک است، چون بالاخره به انتهای مسیر خواهید رسید.
نکته مهم دیگری که شما باید بدانید
پاسخ جنگ یا گریز را یادتان هست؟ (اگر یادتان نیست حتما اینجا کلیک کنید و مقاله های قبلی رو بخونید)
این پاسخ، یک سری واکنش است که بهخاطر آژیر خطر مغز شما، در بدنتان به صورت خودکار بهراه میافتد.
حتی اگر این آژیر خطر، دروغ باشد. یادتان هست؟
تمام بدنتان آماده عمل میشود و شما احساس میکنید که بسیار قوی شدهاید.
بعضی مواقع این احساس قوی بودن، خیلی خوب است.
درست مثل زمانی که از بالای یک بلندی روی تشک میپرید یا مثل مواقعی که یک بچه گربه به بغل شما میپرد.
در چنین مواقعی شما احتمالاً به جای احساس ترس، هیجانزده میشوید.
وسواس فکری هیجان را به ترس تبدیل میکند!
در مورد کاری که دوست دارید انجام دهید و به شما انرژی و احساس قوی بودن میدهد فکر کنید.
کاری که خطر کمی داشته باشد و شما را هیجانزده کند.
انرژی یا احساسیکه هنگام پاسخ جنگ یا گریز، در شما ایجاد میشود به فکرهایی بستگی دارد که در ذهن شما هستند.
اگر شما مدام نگران آسیب دیدن یا خطرناک بودن آن کار باشید، انرژی اضـافی که در بدن شما تولید شده، برای ترساندن شما مورد استفاده قرار میگیرد.
ولی اگر شما در فکرتان بگویید: «هورا، چه کیفی داره!» احساس هیجان و قدرت خواهید داشت.
مثالی برای دیدن نحوه کار وسواس فکری
در مورد ترن هوایی فکر کنید.
بعضی از بچهها عاشق ترن هوایی هستند. وقتی سوار آن میشوند، ضربان قلبشان بالا میرود.
آنها احساس میکنند که ترس، به آنها انرژی میدهد.
در انتهای مسیر، آنها با خنده پیاده میشوند.
بعضی از بچهها از ترن هوایی متنفرند.
ضربان قلبشان به شدت بالا میرود و باعث میشود آنها فکر کنند که قلبشان از جا کنده میشود.
آنها سر هر پیچ، میترسند و میله جلوی صندلی را محکمتر فشار میدهند و دعا میکنند که مسیر هر چه زودتر تمام شود.
این بچهها موقع پیاده شدن، وحشتزده و بیمار بهنظر میرسند.
شباهت زیادی بین این بچهها وجود دارد.
ضربان قلب هر دوی آنها بالا میرود. اما اینکه ترنسواری را ترسناک یا هیجانانگیز بدانند، بستگی به فکری دارد که در سرشان است.
حالا، اختلال وسواسی ـ اجباری را در نظر بگیرید.
این اختلال آژیر را در ذهن شما بهصدا درمیآورد.
بدن شما هم آمادهی واکنش جنگ یا گریز میشود.
بعد نوبت به قسمت مهم کار میرسد: افکار شما!
وسواس فکری داد میزند و میگوید: خطر!
بچه فکر میکند که در خطر است. او فکر میکند که برای در امان ماندن از این احساس بد باید کاری انجام دهد.
اما یک چیز را میدانید؟ پاسخ جنگ یا گریز، برای خودش وز وز میکند.
غلبه بر احساس ترس
احساس عصبانیت، خیلی سریعتر از چیزی که فکرش را بکنید میآید و میرود. البته تا وقتی که شما آنها را با افکار ترسناک تقویت نکنید.
بنابراین احساسات ناخوشایند تمام میشوند و هیچ اتفاق بدی هم رخ نمیدهد حتی اگر شما به حرف وسواستان گوش ندهید.
مثالی دیگر از چگونگی عملکرد وسواس فکری
برای فهم این موضوع، اجازه دهید در مورد رفتن به سینما صحبت کنیم.
خودتان را در حال رفتن به سینما تصور کنید.
نام فیلم مورد علاقهی خود را روی تابلوی سینما تصور کنید.
در اینجا چند سؤال وجود دارد که شما باید در مورد آنها فکر کنید:
۱ فرض کنید که یک روز تابستانی است و هوای بیرون خیلی گرم است. وقتی وارد فضای سینما میشوید، هوا خیلی سرد است. اما بعد از مدت کوتاهی دیگر سرد بهنظر نمیرسد. چرا چنین اتفاقی میافتد؟
۲ شما وارد سالن اصلی سینما میشوید. همه جا تاریک است! شما بهسختی میتوانید چیزی ببینید و صندلی خالی پیدا کنید. اما خیلی زود، متوجه میشوید که اطرافتان دیگر تاریک بهنظر نمیرسد. چرا چنین اتفاقی میافتد؟
۳ روی صندلی سالن سینما مینشینید و منتظر شروع فیلم هستید. وقتی فیلم شروع میشود… وای… چقدر صدایش بلند است! اما بعد از مدت کوتاهی، دیگر شما را آزار نمیدهد. چرا چنین اتفاقی میافتد؟
در واقع جواب تمام این سؤالات مثل هم است.
پاسخ شما چیست؟
شما به آن عادت میکنید، درست است؟
اما اگر شما این موضوع را ندانید چه؟
بیایید در مورد صدای بلند صحبت کنیم. اگر موقع شروع فیلم، شما از صدای بلند بترسید و به بیرون فرار کنید چه؟
کمی صبر میکنید، بعد کنجکاو میشوید و به صندلی خودتان بازمیگردید. وای! هنوز صدای آن بلند است.
پس دوباره از سالن بیرون میروید. این کار را تکرار میکنید و باز هم میبینید که مثل قبل، صدایش بلند است.
واضح است! اگر شما هر بار که صدای بلند میشنوید سالن را ترک کنید، گوشتان فرصت نمیکند که به صدا عادت کند.
در نتیجه شما نمیتوانید هیچ فیلمی را در سینما ببینید.
این درست مانند همان احساس ترسی است که به علت اختلال وسواس فکری ایجاد میشود.
شما از درون، احساس ناراحتی دارید. میخواهید همان کاری را بکنید که وسواس به شما میگوید تا از ناراحتیتان کم شود.
اما یادتان باشد:
اگر شما به حرفهای وسواستان گوش ندهید، ناراحتی تان خود به خود تمام میشود. فقط اجازه دهید که به آن عادت کنید.
شما میتوانید برای نه گفتن به وسواستان از ابزارهـا استفـاده کنید. هر قدر، بیشتر از این ابزارها استفاده کنید، عملکرد بهتری خواهند داشت.
پس بیایید آموزش ابزارها را شروع کنیم تا انرژی شما سرجایش بازگردد!
ابزارهای مقابله با وسواس فکری
اولین ابزار: آن را پیدا کنید
اولین ابزار شما در واقع یک بازی است. اسم آن «پیدایش کن» است. شاید قبلا این بازی را انجام داده باشید. در این بازی باید به دقت به اطراف خود نگاه کنید تا چیزهایی را که پنهان شدهاند پیدا کنید.
به تصویر زیر نگاه کنید و چیزهایی را که نام برده شده است پیدا کنید…
حشره-مار-کلاه-یک تکه کیک-کرهی زمین-چنگال-مسواک-کفش-قایق-کیف- زنگ-دستکش-استخوان
مسلم است که اختلال وسواسی ـ اجباری دور و بر مغازه حیوانفروشی نمیرود. این اختلال در مغز شماست و سعی میکند افکار بهدرد بخور شما را پنهان کند. شما باید بیاموزید که او را گرفتار کنید.
برای اینکه بتوانید این بازی را به خوبی انجام دهید، باید چشمانتان را خوب باز کنید. یادتان باشد که اختلال وسواسی ـ اجباری میتواند دو بخش داشته
باشد. بخشی که مربوط به فکر شماست و وسواس نام دارد و بخشی که به دنبال فکرها میآید و اجبار نام دارد و این احساس را ایجاد میکند که شما باید یک کار را انجام دهید.
در زیر تعدادی از افکار وسواسی و اجبارهایی که به دنبال آنها میآیند آورده شده است.
*
فکرهای مربوط به اختلال
وسواسی – اجباری
دستهای من کثیف است.
کار بدی کردم.
در را درست نبستم.
*
اعمال مربوط به اختلال
وسواسی – اجباری
شستن
عذرخواهی
دوباره نگاه کردن
*
فهرستی از وسواسها و اجبارهایی که شما را آزار میدهد تهیه کنید. در دفتر خود جدولی مشابه جدول زیر بکشید و وسواسهای خود را در آن بنویسید.
*
افکار مربوط به اختلال
وسواسی – اجباری
*
اعمال مربوط به اختلال
وسواسی – اجباری
*
شما به مرور متوجه میشوید که اختلال وسواسی ـ اجباری چه شکلی دارد. هر وقت که او با یکی از این افکار به ذهنتان حمله کرد به خودتان بگویید «این صدای وسواس است». هر وقت که برای انجام یک کار به شما فشار آورد به خود بگویید «این خواستهی وسواس است». برای خودتان آژیر وسواس داشته باشید!
شما میتوانید از عهدهی اختلال وسواسی ـ اجباری بربیایید.
به خودتان بگویید:
*
این فقط یک مشکل کوچک مغزی است.
*
آژیر چیزهای به درد نخور!
*
من اختلال وسواسی-اجباری را پیدا کردم!
*
وقتی اختلال وسواسی ـ اجباری را شناسایی کردید چه چیزی میتوانید به او بگویید؟ آنها را در دفترتان یادداشت کنید.
پدر و مادرتان میتوانند همراه شما بازی «پیدایش کردم» را انجام دهند.
تمرین و باز هم تمرین. تمرین را فراموش نکنید. هر قدر بیشتر این بازی را انجام دهید شناسایی حقههای مربوط به وسواس برایتان سادهتر خواهد شد. خیلی زود شما خواهید توانست که تفاوت بین فکرها و اعمال وسواسی را متوجه شوید و درک کنید که علت آنها، اختلال وسواسی ـ اجباری است.
هر قدر که احساس میکنید لازم است، در این مرحله بمانید.
به فهرست فکرها و اعمال وسواسی خود که با الگوی شکل دو صفحهی قبل در دفترتان نوشتید نگاه کنید و به خودتان یادآوری کنید که اختلال وسواسی ـ اجباری شبیه چیست و چه احساسی در شما ایجاد میکند. هر وقت آماده شدید، میتوانید به خواندن کتاب ادامه دهید.
ابزار دوم:حاضرجوابی
به بچهها یاد داده میشود که مؤدب باشند. مؤدب بودن مهم است چون با این کار شما به دیگران احترام میگذارید و باعث میشوید که آنها شما را بیشتر دوست داشته باشند. وقتی همه مؤدب باشند، دنیا جای بهتری خواهد شد.
*
سه مورد از قوانینی را که برای مؤدب بودن لازم است، در دفترتان بنویسید.
*
یکی از قوانین مؤدب بودن این است که «حاضـرجـوابی نکنید». حاضرجوابی یعنی جر و بحث کردن. یعنی جوابِ سر بالا دادن به دیگران.
بعضی وقتها بچـهها در مقابل پدر و مادرشان حاضرجوابی میکنند و کاری را که والدینشان از آنها میخواهند، انجام نمیدهند.
حاضرجوابی در مقابل پدر و مادر کار درستی نیست. اما حاضرجوابی در مقابل اختلال وسواسی ـ اجباری، اشکالی ندارد.
حاضر جوابی در مقابل اختلال وسواسی ـ اجباری اشکالی ندارد، چون اختلال وسواسی ـ اجباری قلدر است و باید در برابر قلدرها ایستاد.
بنابراین هر وقت که وسواس از شما میخواهد به حرفهایش گوش کنید، قاطعانه به او بگویید من دلم نمیخواهد!
وسـواس را جای همان بچهای بگذارید که در مغازهی خواربارفروشی قشقرق بهراه انداخته بود و به او بگویید «نه!»
به راههایی که میتوانید به وسواس بگویید تنهایتان بگذارد، فکر کنید:
شما مجبور نیستید به حرفهای وسواس گوش دهید.
اختلال وسواسی ـ اجباری، یک پارازیت مغـزی است. چیزهایی که او میگوید، فریب است. بنابراین هر وقت که وسواس، مزاحمتان شد، جوابش را بدهید.
ابزار سوم:به اختلال وسواس نشاندهید که چه کسی رئیس است
شما وسواس را پیدا کرده و در مقابل او حاضرجوابی کردهاید. شما دو پله را بالا آمدهاید. خودتان را در حال رفتن روی پلهی سوم تصور کنید.
شما دارید عالی کار میکنید!
پلهی بعدی این است که شما به وسواس نشان دهید چه کسی رئیس است.
مادری را که در مغازه خواربارفروشی بود یادتان هست؟ او با بچهاش جر و بحث نکرد. فقط گفت «نه» و بعد خودش را با مواد غذایی سرگرم کرد.
شما هم میتوانید این کار را انجام دهید. شما میتوانید به وسواس خود «نه» بگویید و بعد خود را با یک چیز دیگر، سرگرم کنید.
راههای زیادی وجود دارد تا شما به اختلال وسواسی ـ اجباری خود بفهمانید که چه کسی رئیس است. قبل از اینکه ببینید کدامیک از آنها برای شما مناسب است، هر کدام از آنها را مطالعه کنید.
*
چطور به اختلال وسواسی ـ اجباری نشان دهیم که چه کسی رئیس است؟
*
به وسواس بگویید: «من نمیخواهم الان این کار را انجام دهم». او را وادار کنید که ۱۰ دقیقه صبر کند. خودتان را با یک چیز جالب سرگرم کنید. وقتی شمـا وسواس را وادار میکنید که صبـر کند، تسلیم میشود و میرود پی کارش بنابراین دیگر خودتان را مجبور به انجام کارهایی که او میگوید نمیبینید.
به وسواس بگویید: «من به حرف تو گوش نمیدهم». بعد هم آنجا را ترک کنید. برای مثال اگر در اتاق خوابتان هستید و میخواهید باز هم جورابتان را عوض کنید و احساس بدی هم دارید، اتاق را ترک کنید. به جای دیگری از خانه بروید و خودتان را با یک چیز سرگرم کنید تا پاهایتان به جوراب عادت کند. دور شدن از محل، باعث ضعیف شدن وسواس میشود.
به وسواس بگویید: «تو داری وقتم را تلف میکنی». اگر او از شما خواست که کولهپشتی خود را سه بار کنترل کنید، دو بار این کار را انجام دهید. بعد از چند روز به جای دو بار، یک بار این کار را بکنید. اگر او از شما خواست که زیاد سؤال کنید، برایش محدودیت تعیین کنید. مثلاً به او بگویید که فقط سه سؤال در روز میتواند بپرسد. به او اجازه ندهید که از محدودهاش بیشتر بپرسد.
به وسواس بگویید: «تو رئیس من نیستی». اگر او از شما خواست که شستن دستهایتان را با انگشتهایتان شروع کنید، این ترتیب را عوض کنید. اول مچ دستتان را بشویید و انگشتان را نادیده بگیرید. یا فقط با آب و بدون صابون دستتان را بشویید. این کار را به روش خودتان و نه با ترتیبی که وسواستان میخواهد انجام دهید. هر بار با یک روش متفاوت این کار را بکنید.
این یک قدم بزرگ است و مثل قدمهای دیگری که برداشتید، شما را به هدف نزدیک میکند. اگر وسواس از شما خواست که دستگیرهی را دوباره بکشید تا مطمئن شوید بسته شده است، به او بگویید: «تو میخواهی من را فریب دهی.
بهتر است دور و بر مغز من نچرخی». بعد یک کار دیگر انجام دهید، مثلاً با مادر خودتان اسم ـ فامیل بازی کنید یا اینکه برای هم لطیفه تعریف کنید. خیلی زود ضـربان قلب شما کاهش پیدا کرده و احساس ترستان از بین خواهد رفت. هر روز، زمان زیادی را صرف امتحان کردن درها میکردید اما خیلی زود میبینید که دیگر نگـرانی شما مثـل گذشته، شدید نیست.
وسواس را با گفتن یک چیز خندهدار، مسخره کنید. اگر او از شما خواست که همهی کارها را به صورت دوتایی انجام دهید، اعداد را به صورت درهم و برهم بگویید تا حواس وسواس را هم پرت کنید.
اگر وسواس، ذهن شما را در مورد استفراغ کردن درگیر کرد، یک کیسهی پلاستیکی بردارید و با یکی از اعضای خانواده به صورت نمایشی، ادای استفراغ کردن را در بیاورید. در این کار اغراق کنید.
اگر وسواس شما را وادار میکند که در مورد دزدیدهشدنتان توسط یک آدم بد فکر کنید، در دفتر خود تصویر یک آدم بد را در حالیکه هنـدوانه به سرش خورده و دور پاهایش پر از مورچه شده، بکشید.
به جای اینکه سعی کنید از فکرهای اختلال وسـواسی ـ اجبـاری فرار کنید، زمانی را در روز در نظر بگیرید و عمداً به آنها فکر کنید، اما به روشی خندهدار.
شما میتوانید این کار را، حتی با افکار وحشتناک وسواس هم انجام دهید. یک سری از افکار وسواسی هستند که باعث میشوند بچهها احساس خجالت کنند. افکاریکه در مورد حرفهای بد و چیزهای خشونتآمیز میباشد.
همهی اینها مثالهایی هستند از کارهایی که اختلال وسواسی ـ اجباری برای ناراحت کردن شما انجام میدهد. چون شما این افکار را دارید و تلاشتان برای دور کردن آنها بیفایده مانده، به معنای این نیست که شما بچهی بدی هستید. بنابراین از یکی از بزرگترهای خود بخواهید که به شما کمک کنند از این افکار بد، چیزهای خندهدار بسازند یا اینکه به شما کمک کنند دربارهی یک چیز آنقدر فکر کنید که از آن خسته شوید.
*یک برنامه برای کمک به خودتان بریزید و ۶ مورد انتخاب خود را نیز بهخاطر داشته باشید. این برنامه را در دفترتان بنویسید.
(از الگوی زیر استفاده کنید)
چگونه به اختلال وسواسی – اجباری نشان دهید که چه کسی رئیس است:
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
در بروزرسانی بعدی این نوشته با ابزارهای متفاوت مقابله و درمان وسواس فکری آشنا خواهیم شد. برای باخبر شدن از بروزرسانی های این نوشته روی دکمه زیر بزنید و اینستاگرام ما را دنبال کنید:
بیش از نیم میلیون نفر از بریتانیاییها تنها سه با در سال ملحفههای تخت خود را میشویند، اما حالا گروه دیگری از آنان نبردی همیشگی را علیه کثیفی و بینظمی آغاز کردهاند.
ما در این مجموعه به سراغ بعضی از شهروندان بریتانیایی میرویم که به گفته خودشان چنان وسواسی برای پاکیزگی دارند که اگر مثلا یک لکه روی شیر آب یا اثر باران روی شیشه پنجره باشد٬ نمیتوانند آرام و آسوده بنشینند.
پرسش های پر تکرار درباره اختلال وسواس فکری
چه چیزهایی را نباید به افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری گفت؟
نگران نباش من هم گاهی اوقات به نوعی مبتلا به وسواس هستم. به نظر نمی رسد که شما وسواس دارید. میخوای بیای خونه من رو تمیز کنی و ... تو داری غیر منطقی رفتار می کنی. چرا نمی توانی متوقف شوی و همه چیز در ذهن شماست. یا این فقط یک تیک است. جدی نیست. فقط آرام باش.
از کجا بفهمم وسواسی هستم؟
اگر وسواس های شدید، افکار، اغراض یا تصاویر مکرر، مداوم و ناخواسته مزاحم شما هستند و باعث پریشانی یا اضطرابتان می شوند. ممکن است سعی کنید آنها را نادیده بگیرید یا با انجام یک رفتار یا مراسم اجباری از شر آنها خلاص شوید. این وسواسها معمولاً زمانی رخ میدهند که شما میخواهید به چیزهای دیگری فکر کنید یا انجام دهید.
آیا وسواس واقعا یک بیماری روانی است؟
اختلال وسواس فکری-اجباری (وسواس) یک بیماری روانی است که باعث ایجاد افکار یا احساسات ناخواسته مکرر (وسواس) یا میل به انجام کاری مکرر (اجبار) می شود. برخی افراد می توانند هم وسواس و هم اجبار داشته باشند.
آیا اختلال وسواس با افزایش سن بدتر می شود؟
شدت علائم گهگاه در نوسان است و این نوسان ممکن است با وقوع رویدادهای استرس زا مرتبط باشد. از آنجایی که علائم معمولاً با افزایش سن بدتر میشوند ، ممکن است افراد در یادآوری زمان شروع وسواس مشکل داشته باشند، اما گاهی اوقات میتوانند به یاد بیاورند که اولین بار چه زمانی متوجه شدند که علائم زندگی آنها را مختل کرده است.
بهترین درمان برای وسواس چیست؟
موثرترین درمان برای وسواس، رفتار درمانی شناختی و/یا دارو درمانی است .
افراد مبتلا به وسواس چه می کنند؟
اختلال وسواس فکری-اجباری (وسواس) اختلالی است که در آن افراد افکار، ایدهها یا احساسات مکرر و ناخواسته دارند که باعث میشود آنها را به انجام کاری تکراری (اجبار) وادار کند.
آیا یک فرد وسواسی یک کمال گرا است؟
کمال گرایی یک ویژگی شخصیتی در نظر گرفته می شود و به خودی خود به عنوان یک اختلال شخصیت در نظر گرفته نمی شود، اما کمال گرایی یک ویژگی است که اغلب در اختلال شخصیت وسواسی-اجباری دیده می شود که مشابه وسواس است با این تفاوت که فرد کاملاً از این رفتار حمایت می کند.
وسواس در مردان شایع تر است یا زنان؟
وسواس در مردان در دوران کودکی شایع تر است ، اما در میان زنان در نوجوانی و بزرگسالی
اگر وسواس درمان نشود چه اتفاقی می افتد؟
وسواس درمان نشده می تواند بر سلامت روحی و جسمی شما تأثیر بگذارد. افکار وسواسی می توانند تمرکز را بسیار دشوار یا حتی غیرممکن کنند. آنها می توانند باعث شوند ساعت ها درگیر فعالیت های ذهنی یا بدنی غیرضروری باشید و کیفیت زندگی شما را تا حد زیادی کاهش دهند.
چگونه می توانم رفتار وسواسی خود را کاهش دهم؟
همیشه منتظر چیزهای غیرمنتظره باشید. ... مایل به پذیرش ریسک باشید. ... هرگز به دنبال اطمینان از خود یا دیگران نباشید. ... همیشه سعی کنید با تمام افکار وسواسی موافق باشید - هرگز آنها را تحلیل نکنید، سوال نکنید یا با آنها بحث نکنید. ... زمان را برای جلوگیری یا فکر نکردن به افکارتان تلف نکنید
آیا وسواس بدون دارو قابل درمان است؟
دارو را طبق دستور مصرف کنید: برای برخی، روان درمانی و تغییر سبک زندگی برای مدیریت علائم کافی است. با این حال، دیگران ممکن است برای درمان علائم خود به دارو نیاز داشته باشند. در حالی که مدیریت وسواس بدون نسخه ممکن است، ممکن است گاهی مصرف دارو نیز لازم باشد.
شایع ترین وسواس چیست؟
افکار وسواسی رایج عبارتند از: ترس از آلوده شدن به میکروب یا کثیفی یا آلوده کردن دیگران. ترس از دست دادن کنترل و آسیب رساندن به خود یا دیگران. افکار و تصاویر مزاحم جنسی یا خشونت آمیز. تمرکز بیش از حد بر عقاید مذهبی یا اخلاقی
علل اصلی اختلال وسواس چیست؟
وسواس اغلب به دلیل عوامل ژنتیکی و ارثی به وجود می آید. ناهنجاری های شیمیایی، ساختاری و عملکردی در مغز علت اصلی آن است. باورهای تحریف شده علائم مرتبط با وسواس را تقویت و حفظ می کنند.
منابع برای مطالعه بیشتر در زمینه وسواس فکری
درصورتی که تمایل به مطالعه مقالات بیشتری در زمینه اختلال وسواس دارید لینک زیر منبع مناسبی به زبان انگلیسی میباشد:
What Is Obsessive-Compulsive Disorder
کلمات کلیدی به کار رفته در این نوشته: وسواس فکری ، وسواس فکری شدید ، وسواس فکری نی نی سایت ، وسواس فکری عملی ، وسواس به انگلیسی ، وسواس چیست ، وسواس فکری شدید دارم ، وسواس جبری ، وسواس قرینه ، وسواس قرینگی ، وسواس فکری ، وسواس قهری چیست ، وسواس قلبی ، وسواس قیافه ، وسواس قورت دادن اب دهان ، وسواس غذایی ، وسواس غذا خوردن ، وسواس غذایی کودکان ، وسواس غذا ، وسواس فکری عملی ، وسواس فکری ترس از مرگ ، وسواس فکری مذهبی ، وسواس عملی ، وسواس عشق ، وسواس عملی درمان ، وسواس عصبی ، وسواس عاطفی ، وسواس عدد رند ، وسواس عددی ، وسواس عذاب وجدان ، وسواس عدد زوج ، وسواس خون زخم ، وسواس خرید ، وسواس خود بیمار انگاری ، وسواس خروج ادرار ، وسواس خیسی ، وسواس خوردن ، وسواس خیانت ، وسواس خواب ، وسواس های فکری عجیب ، وسواس های فکری ، وسواس های عجیب ، وسواس ها ، وسواس هلاکویی ، وسواس همجنسگرایی ، وسواس های فکری شدید ، وسواس صدا ، وسواس صدمه زدن به دیگران ، وسواس صوتی ، وسواس صرفه جویی ، وسواس صورت ، وسواس جبری ، وسواس جبری ocd ، وسواس جنون ، وسواس حق الناس ، وسواس حرکتی ، وسواس حرام است ، وسواس حرف زدن ، وسواس حلالیت ، وسواس حادثه ، وسواس حموم نی نی سایت ، وسواس زمان ، ضد وسواس ، ضد وسواس گیاهی ، ضد وسواس فکری ، ضررهای وسواس فکری ، درمان وسواس ضیایی ، وسواس به ضربان قلب ، وسواس سایکوتیک ، وسواس سلامتی ، وسواس سوال پرسیدن ، وسواس سرطان ، وسواس سلامت ، وسواس سوسک ، وسواس سرویس بهداشتی ، وسواس سلامت چیست ، وسواس شستشو ، وسواس شدید ، وسواس شک و تردید ، وسواس شستن دست ، وسواس شدید فکری ، وسواس شمارش ، وسواس شخصیتی ، وسواس امیر کیوند ، وسواس ادرار ، وسواس افکار زشت ، وسواس احساس گناه ، وسواس چندش ، وسواس چیدمان ، وسواس چگونه درمان میشود ، وسواس تقارن ، وسواس تمیزی ، وسواس تکرار کلمات ، وسواس تمیزی در کودکان ، وسواس تکرار ، وسواس توهین به مقدسات ، وسواس نجاست ، وسواس نهان ، وسواس نگاه ، وسواس گفتاری ، وسواس گوشی ، وسواس گذشته ، وسواس مذهبی ، وسواس مریضی ، وسواس بیماری داشتن ، وسواس با خود حرف زدن ، وسواس طهارت ، وسواس طب اسلامی ، وسواس لباس شستن ، وسواس کندن مو ، وسواس کمال گرایی ، وسواس کرونا ، وسواس زیبایی ، وسواس زشت بودن